۱۳۹۴ دی ۱۸, جمعه

دفاعيه كشيش شهید”مهدی ديباج“

دوستان متن زیر دفاعيه كشيش شهید”مهدی ديباج“ در دادگاه ساري 3 دسامبر 1993 است. فردی که آنچنان دل در گرو عیسی مسیح داده بود که زندگیش سمبل فردی آزاده، مقتدر و با ایمان خالص است. گرچه متن اندکی طولانی است ولی همت کنید و تا انتها بخوانید... آنچنان با قلب انسان کار میکند که آه و فغان از نهاد آدمی برمی خیزد که چرا و به کدامین گناه؟!!! چقدر وجود پاک مهدی دیباج ها اکنون می توانست به نجات کشورمان کمک کند و فیض و برکت از دست رفته چهل سال گذشته را به دامان مردمانی که در تاریکی و ظلمت زندگی می کنند ، بازگرداند. به امید احتراز پرچم آزادی منجی عالم مسیح خداوند بر فراز کشورمان ایران..


در نام مقدس خدا كه هستی و حيات ماست
با نهايت فروتنی از داور آسمانها و زمين برای اين فرصت گران بها سپاسگزارم. و با خضوع و خشوع برای او انتظار میكشم تا مطابق وعده های خود مرا از اين محاكمه رستگار فرمايد.
با عرض ادب ، از حضور اعضا محترم دادگاه هم تمنا دارم به احترام نام خداوند با شكيبايی به عرايضم توجه فرمايند. من ناچيز مسيحی هستم ،گناهكاری كه ايمان دارم عيسی مسيح به خاطر گناهان من بر روی صليب جان خود را فدا كرد و بوسيله رستاخيز و غلبه بر مرگ ، مرا در حضور خداي قدوس ، عادل ساخت( روميان 4:25اين حقيقت را خدای حقيقی در كلام مقدس خود انجيل می فرمايد .عيسی ، يعني نجات دهنده .
چون او امت خود را از گناهانشان نجات می دهد( متي 1:21)
مسيح جرم گناهان ما را به بهای خون خود پرداخت و به ما حيات تازه بخشيد تا به ياری روح القدس برای جلال خدا زندگی كنيم و سدی باشيم در برابر فساد(متي 13:5)
و كانالی باشيم برای بركت و شفا (متي14:5) و خود را در محبت خدا محفوظ بداريم(يهودا21)
به پاس اين همه لطف ،از اين بنده ناچيز خود خواسته نفس خود را انكار كنم و جان بر كف پيرو او باشم(لوقا23:9) و از مردم نترسم اگر جسم مرا مي كشند( متي 28:10) بلكه تكيه من به آفريدگار هستي بخش باشد كه اين تاج رحمت و رافت را بر سر من نهاده و براي محبان خود حامی قوی و اجر بسيار عظيم است.
به من تهمت ارتداد زده اند!!
خدای ناديده كه عارف قلوب است به ما مسيحيان اطمينان بخشيده كه از مرتدان نيستيم تا هلاك شويم، بلكه از ايماندارانيم تا جان خود را نجات دهيم.( عمرانيان 39:10)
در فقه اسلامی هم مرتد به كسي گفته ميشود كه به خدا ، انبيا و معاد ايمان ندارد. ما مسيحيان به هر سه ايمان داريم. مي گويند: مسلمان بودی و مسيحي شدی. نه ! من سالها بي دين بودم . با مطالعه و تحقيق به دعوت خدا لبيك گفتم و به عيسی مسيح خداوند ايمان آوردم تا دراي نعمت حيات جاوداني شوم(يوحنا47:6). دين را مردم اختيار ميكنند اما مسيحی را مسيح انتخاب مي كند. مي فرمايد: شما مرا بر نگزيديد ، بلكه من شما را برگزيدم.
( يوحنا 16:15). از كي ؟ پيش از بنياد عالم! مردم می گويند : از بدو تولد مسلمان بودی . خدا ميفرمايد: از ازل مسيحی بودم. می فرمايد : هزاران سال پيش حتي قبل از اين كه خدا دنيا را بيافريند ما را انتخاب كرد تا بوسيله آن فداكاری كه مسيح در راه ما كرد مال او باشيم.(افسسيان 4:1) مسيحی يعنی مال عيسی مسيح.
خدای بی همتا كه آخر را از اول می بيند و مرا برگزيد تا مال او باشم ، از ازل می دانست دل كی به او چسبيده و چه كسی ايمان و ابديت خود را به يك كاسه آش می فروشد.من ترجيح می دهم تمام عالم بر ضد من باشند، اما خدای تعالی با من باشد، همه مرا مرتد و مطرود بدانند اما مورد تاييد خدای ذوالجلال باشم. چون انسان بظاهر می نگرد اما خدا به دل ، او كه از ازل تا به ابد خداست هيچ امری محال نيست . تمامی قدرت در آسمانها و زمين در دست اوست. خدای توانا هر كه را بخواهد بلند ميكند يا پست ، قبول ميكند يا رد، به بهشت مي فرستد يا به جهنم . چون هر چه خدا ميخواهد همان ميشود. آيا كسی ميتواند يك نفر را از محبت خدا جدا كند؟ يا رابطه خالق را با مخلوق خود بهم بزند؟ يا يك قلب وفادار به خداوند را شكست بدهد؟ او زير سايه قادر مطلق در امن و امان است. پناهگاه ما تخت رحمت خدا و از ازل مرتفع است. من ميدانم به كی ايمان دارم. او قادر است امانت مرا تا به آخر حفظ كند تا به ملكوت برسم، جايی كه عادلان مثل خورشيد ميدرخشند(متي43:13)
اما بدكاران در آتش جهنم به سزای خود ميرسند(لوقا28:13)
به من ميگويند : برگرد! از آغوش پروردگار خويش پيش كی برگردم؟ آيا ميشود به جاي اطاعت از احكام خدا ، حرف مردم را پذيرفت؟ 45 سال است با خدای معجزات راه ميروم و سايه لطف خدا بر سرم است و سرا پا مديون محبت ها و توجهات پدرانه او هستم.
عشق مسيح سراسر وجودم را تسخير كرده و گرمی محبت او را در تمام ذرات وجود خويش احساس ميكنم. خدا كه فخر و جلال و پشت و پناهم است با بركات و معجزات و حمايتهای بی دريغ خود روی من مهر تاييد زده است (دوم قرنتيان22:1) اين امتحان ايمان يك نمونه بارز است.
خداوند خوب و مهربان هر كه را دوست دارد اصلاح و تاديب ميكند(عبرانيان6:12) . و هر لحظه او را می آزمايد تا در خور آسمان شود. خدای دانيال كه رفقای او را در ميان شعله های آتش زنده نگه داشت، 9 سال مرا در زندان حفظ فرموده و تمام پيش آمدهای بد را به خير و خوبی و نفع ما تمام كرده است، به طوری كه شادی و شكر گزاری در دلم موج می زند!
خدای ايوب ، ايمان و تعهد مرا در بوته آزمايش نهاده تا صبر و وفاداری مرا مزيد فرمايد. در اين 9 سال ، تمام مسئوليت ها را از من گرفته تا در پناه اسم مبارك او ، وقت خود را صرف دعا ، خواندن كلام خدا ، تفتيش قلب و تزكيه نفس خود كنم و در فيض و معرفت خداوند رشد نمايم. برای اين فرصت بی نظير خدا را شكر ميكنم . در تنگی به من وسعت داده ، مشقت سختم باعث سلامتی شده و مهرباني های او مرا احيا نموده است.
زهی عظمت احسان خدا كه برای ترسندگان ذخيره كرده است!
ايراد می گيرند كه چرا تبليغ می كنی!
اگر بينی كه نابينا و چاه است اگر خاموش بنشينی گناه است!
اين تكليف دينی ماست كه بدكاران را متقاعد كنيم تا در رحمت خدا باز است، از گناه دست بكشند و به او پناه آورند تا از خشم و غضب خدای عادل و مجازات هولناك آينده نجات يابند(يوحنا36:3) . عيسی مسيح می فرمايد: من در هستم ، هر كه از من داخل شود نجات يابد(يوحنا9:10). من راه راستی و حيات هستم . هيچكس نمی تواند به خدا برسد مگر بوسيله من( يوحنا 6:14)
در هيچكس غير از او نجات نيست.
زيرا اسمی ديگر زير آسمان به مردم عطا نشده كه بدان ما نجات يابيم (اعمال12:4). در ميان انبيای خدا فقط عيسی مسيح پس از مرگ زنده شد(لوقا7ـ5:24) و تا به ابد شفيع زنده ماست . او نجات دهنده ماست ، فرزند خداست(متي17:3). و شناخت او حيات جاوداني است(يوحنا3:17). من گناهكار كه خاك و خاكسترم ، به وجود مبارك او و به تمام فرمايشات و معجزات او در كتاب انجيل ايمان دارم و اختيار زندگي خود را به دست او
سپرده ام . براي من ، زندگي يعني مجالي كه به مسيح خدمت كنم و مرگ يعني فرصت بهتري كه بامسيح باشم. پس نه فقط راضيم به احترام نام مقدس خدا در زندان باشم ، بلكه حاضرم به خاطر عيسي مسيح خداوند جان بدهم و زودتر به ملكوت خدا برسم . جايي كه برگزيدگان خدا به حيات جاوداني مي روند اما شريران به عذاب جاوداني مكاشفه (8:21).
سايه لطف خدا و دست بركت و شفاي او بر سر شما باشد و بماند تا به ابد آمين.
با عرض حرمت،
زنداني مسيحي شما،
مهدي ديباج
كشيش ”مهدي ديباج“ چند ماه پس از آزادي از زندان بطرز مرموزي ربوده و در ماه ژوئن 1994 به شهادت رسيد!! روح آزاده اش محشور در کنار عیسی مسیح خداوند و در ملکوت حضرت اعلی همراه با سایر مقدسین و آمین!

هیچ نظری موجود نیست: