۱۳۹۴ دی ۱۳, یکشنبه

داعش و رژیم ایران تهدید بزرگ علیه تمدن بشری هستند

نخست وزیر اسرائیل داعش و رژیم ایران را تهدیدی بزرگ علیه تمدن بشری دانست.



بر اساس گزارش ها، نخست وزیر اسرائیل طی سخنانی در جریان مراسم اعطای سردوشی به خلبانان جدید نیروی هوایی اسرائیل گفت: «اسرائیل در برابر هر تجاوز و تعرضی قاطعانه از خود دفاع خواهد کرد و صلاح دشمنان نیست که این توان اسرائیل را به آزمایش بگذارند».
۳۵ تن از سربازان جوان اسرائیلی روز گذشته با گذراندن دوران دشوار خلبانی نیروی هوایی، به دریافت سردوشی مفتخر شدند.
به گفته رادیو اسرائیل، بنیامین نتانیاهو طی سخنانی در این مراسم، با اشاره به خطرات امنیتی که همچنان کشور را تهدید می کند، از جمله تروریسم فلسطینی گفت: «آنانی که قصد آسیب رسانی به امنیت و سلامت اسرائیل را دارند شدیدن مجازات خواهند شد و ضربات کوبنده ای به آنان وارد خواهد آمد».
نخست وزیر گفت: «اسلام افراط گرا اکنون از دو سو تمدن بشری را مورد حمله قرار داده است که یکی گروه تروریستی داعش و دیگری حکومت اسلامی ایران است».
نخست وزیر گفت: «اکنون دنیا بیش از پیش معتقد می گردد که اسرائیل این اراده و توان را دارد که در برابر بدخواهان قاطعانه از خود دفاع کند».


بنیامین نتانیاهو با اشاره به تهدیدات داعش علیه اسرائیل نیز گفت: «این موج ویرانگر اسلام افراطی خود به خود متوقف نخواهد شد- بلکه برای متوقف ساختن آن دنیا باید قاطعانه در برابر این افراد پلید بایستند و آنان را سرکوب کند».
گفتنی است؛ گروه تروریستی داعش اخیرن اعلام کرده بود که “فلسطین را از یاد نبرده و نخواهد برد و بزودی برای نابودی اسرائیل و قتل عام مردم آن اقدام خواهد کرد”.
نخست وزیر همچنین گفت: «نیروی هوایی اسرائیل این توان شگفت را دارد که در کوتاه ترین مدت به دورترین هدف های نظامی دشمن برسد و با آتش دقیق خود آن ها را نابود کند». او گفت: «نیروی هوایی اسرائیل یک نیروی دورپرواز است و هرکس اسرائیل و امنیت آن را تهدید کند عاقبت بخیر نخواهد شد».
نتانیاهو به ارتباطات محرمانه ای نیز که بین اسرائیل و کشورهای عرب وجود دارد اشاره کرد و گفت: «تماس هایی بین اسرائیل و کشورهای میانه رو عرب جریان دارد و اکنون آن ها نیز پی می برند که می توان با قدرت و کوشش مشترک به مبارزه با ریشه های ترور پرداخت و آنگاه برای برقراری صلح به تلاش دست زد».

دروغ آشکار هاشمی رفسنجانی: هیچ مشکلی با مسیحیان ایران نداشتیم و نداریم !

دروغ آشکار رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در آستانه زاد روز عیسای مسیح و سال جدید مسیحی در دیدار با اسقف اعظم ارامنه تهران گفت : “مسلمانان باید بر اساس دستورات کتاب آسمانی خویش، با مسیحیان دوستانه زندگی کنند.”


*سخنان متناقض

 اظهارات هاشمی رفسنجانی در ارتباط با مسیحیان ایران و ارامنه در حالی است که این گفته ها به طور مشخص در تضاد با رفتار جمهوری اسلامی با اقلیتهای مذهبی به ویژه مسیحیان است ، این سخنان در حالی مطرح می شود که جمهوری اسلامی در دسامبر 2015 میان ۱۰ کشور سرکوبگر حقوق مسیحیان قرار گرفت.
در گزارش سال ۲۰۱۴ که از سوی موسسه “درهای باز”  در مورد تعقیب و آزار مسیحیان منتشر شده  جمهوری اسلامی ایران در لیست منتشره در مقام هفتم جا دارد. این بدان معناست که ایران در شمار کشورهایی قرار دارد که حکومت آن محدودیت‌های «بسیار شدیدی» در رابطه با مسیحیان بویژه نوکیشان مسیحی اعمال می‌کند.
پس از انقلاب اسلامی فشارها بر روی اقلیت‌های دینی افزایش یافته و آنها از حضور در بسیاری از مناصب و موقعیت‌های سیاسی و نظامی منع شده و برای بخش فراوانی از فعالیت‌ها و مراسم مذهبی‌شان محدودیت‌های جدی ایجاد شده است.
از اواخر دهه‌ی ۸۰ میلادی اما بر سرعت مهاجرت مسیحیان ایران بویژه  ارامنه و آشوریان از ایران به شدت افزوده شد و این موضوع سبب شد تا در عرض یکی دو دهه جمعیت این اقلیت‌ها در ایران نزدیک به ۷۰ درصد کاهش داشته باشد، گرچه که این آمار به دلیل پنهان‌ و سیاسی‌کاری‌های نظام، آنچنان که باید دقیق نیست و فقط از روی اطلاعات خود اقلیت‌ها به دست آمده است.
طی روزهای اخیر نیز یوناتن بت‌کلیا، نماینده آشوریان و کلدانیان ایران در مجلس شورای اسلامی در سخنانی جنجالی از تبعیض‌ها علیه اقلیت‌های دینی در ایران انتقاد کرده است. وی ضمن انتقاد از محدودیت‌های اقلیت‌های دینی در کشور از «تصرف غاصبانه زمین متعلق به کلیسای کاتولیک آشوری کلدانی» توسط یک هیات مذهبی در تهران خبر داد.


* در همین زمینه : بت کلیا هم بصدا در آمد!

نماینده آشوریان و کلدانیان ایران در مجلس شورای اسلامی گفت: مسئولان اجرایی از استخدام آشوریان خودداری می‌کنند و برخورد سلیقه‌ای برخی مسئولان اجرایی باعث مهاجرت آشوریان می شود که در تنگنای اقتصادی قرار دارند.
به گفته بت کلیا وی با علی یونسی، دستیار ویژه رییس جمهوری ایران در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی، نیز درباره این مشکل صحبت کرده بود اما یونسی گفته است که «کاری از دستش بر نمی‌آید».

پاپ سال جدید میلادی را سال مبارزه با موج مصیبت در جهان خواند


پاپ فرانسیس رهبر کاتولیک های جهان در نخستین پیام خود به مناسبت سال جدید میلادی خواستار مبارزه با موج و سیل مصیبت، بی عدالتی و خشونت در جهان شد.
خبرگزاری رویترز روز جمعه از مبدا واتیکان با انتشار این خبر افزود: پاپ این مهم را در گرو فائق آمدن بر تمامی بی توجهی ها نسبت به بسیاری از افراد که درجهان در رنج و مصبیت گرفتار هستند، دانست.
بنابراین گزارش پاپ گفت: ما (از خود) می پرسیم تا چه مدت افراد شرور به آشوب و عداوت درجهان ما ادامه خواهند داد؛ ما شاهد فوجی از مردان، زنان و کودکانی هستیم که از جنگ، گرسنگی و زجر و شکنجه می گریزند و آماده اند تا به سادگی جان و زندگی خود را تنها برای آنکه حقوق اولیه آنها محترم شمرده شود، به مخاطره افکنند.
رویترز درادامه گزارش داد: پاپ در وعظ خود از مردم خواست تا بر آنچه که وی آن را سیل و فوج مصیب خواند با ساختن جهانی هرچه عادلانه تر و دوستانه تر ،فایق آیند؛جهانی که هر فرد و هر مخلوقی بتواند در آن در صلح به سر برد و در همخوانی با اصل خلقت خداوند باشد.

۱۳۹۴ دی ۱۱, جمعه

تصرف زمین کلیسای کاتولیک در تهران

" یوناتن بت‌کلیا، نماینده آشوریان و کلدانیان ایران در مجلس شورای اسلامی، از تصرف غاصبانه زمین متعلق به کلیسای کاتولیک آشوری کلدانی در تهران، از سوی گروهی در لوای هیات مذهبی و به بهانه تاسیس و بنای حسینیه خبر داده است . " روزنامه شرق


این خبر تاسف بار از کلیسای کاتولیک آشوری و کلدانی ، ادامه روند حذف تدریجی اقلیت مذهبی مسیحیان توسط دولت اسلامی ایران است. متاسفانه این دست اخبار در سی و هفت سال گذشته بی سابقه نبوده و متولیان رئوفت اسلامی در ایران، از این قبیل دست درازی ها بر اموال کلیسا را در شناسنامه کاری خود بسیار دارند. ذکر تک تک آن موارد، بر رنجی که تصرف زمین کلیسای کاتولیک بر دلهای مومنین گذاشته ، خواهد افزود.
تاسف بار تر اینکه، این را آقای یوناتان بت‌کلیا نماینده آشوریان و کلدانیان ایران در نطق میان دستور خود در مجلس شورای اسلامی گفته است که : قریب به دو سال است که گروهی در لوای هیات مذهبی، به بهانه تاسیس و بنای حسینیه، زمین متعلق به کلیسای کاتولیک آشوری کلدانی در خیابان پاتریس لومومبای تهران را به صورت غیر قانونی تصرف کرده‌اند و با وجود مراجعات مکرر و بررسی متعدد مسئولان، به تصرفات غاصبانه خود ادامه داده و ادعای دین‌داری هم می‌کنند.
آنچه که موجبات تاسف را افزون می کند این است که این سخن از زبان آقای بت کلیا بر آمده است. ایشان که سابقه همدلی و همکاری با ادارات اطلاعاتی را برای محو مسیحیان ایران در کارنامه خود دارند، از همان دردی رنجورند که خود از همان طریق امر معاش کرده اند. به خبر منتشر شده در 10 دی 1392 با عنوان ممنوعیت دائم ورود مسیحیان ... درهمین شبکه خبری مراجعه کنید. یا همدستی ایشان برای بیرون راندن سه خانواده مسیحی غیر قومیتی از سکونت در باغ کلیسا پطرس تهران. 13 اردیبهشت 1392 .
نتیجه حملات بسیار ایشان در خطابه های مجلس و مصاحبه های مغرضانه علیه مسیحیان فارس زبان و تبرئه اقدامات اطلاعاتی علیه مسیحیان تبشیری، نمایندگی آشوریان و کلدانیان ایران از مجلس ششم تا به کنون را به ارمغان داشته است.
این نماینده دائم و علل البدل آشوریان و کلدانیان فراموش کرده اند که در حکومت های مستبد هیچ حفاظت و حراستی دائم نبوده و پایبندی به اصول اخلاقی، جائی ندارد. درهیچ جای تاریخ، هیچ نشانه ای از وفاداری دیکتاتورها به ایادی خود وجود ندارد. مزدور، مزد خود را تا زمانی که مفید است، می ستاند.
بر رؤسا توکل مکنید و نه بر ابن آدم که نزد او اعانتی نیست. مزمور 146 : 3
آقای بت کلیا در روز دوشنبه هفتم دی ماه درادامه نطق میان ‌دستورخود با اشاره به ماده 881 مکرر قانون مدنی فرمودند : اگر ما کافریم، پس من در این مجلس چه کار می‌کنم؟
بله آقای بت کلیا، در نزد دین و آئین این آقایان، شما وما نه تنها کافر بلکه نجس و ناپاک هم هستیم. اما لطفا به سخن خداوندمان عیسی در انجیل مرقس باب 7 آیات 20 – 23 باز گردید. فرمودند : " آنچه از آدم بیرون آید، آن است که انسان را ناپاک می‌سازد، زیرا که از درون دل انسان صادر می‌شود، خیالات بد و زنا و فسق و قتل و دزدی و طمع و خباثت. و مکر و شهوت پرستی و چشم بد و کفر و غرور و جهالت.تمامی این چیزهای بد از درون صادر می‌گردد و آدم را ناپاک می‌گرداند. "
آنکه امیال و افکارش منزه و عاری از ریا بوده، نزد خداوند و انسان پاک می باشد.
بهتر است که نگاهی به انتخاب های گذشته خود کرده تا بهتر به علت و سبب این اتفاقات پی ببرید. توصیه این برادر کوچک خود را بپذیرید. در کنش و منش خود تجدید نظر کرده و از طریقی که به موت ابدی رهنمون است، دوری جوئید. تا نزد خدا و مردم پاک مانده، وارث حیات جاودان شوید.

کتاب مقدس دربارۀ رابطۀ جنسی قبل از ازدواج چه میگوید؟


در کنار سایر گناهان جنسی، رابطۀ جنسی قبل از ازدواج، مکرراً در کتاب مقدس مورد سرزنش قرار گرفته است (اعمال 15: 20 ؛ رومیان 1: 29 ؛ اول قرنتیان 5: 1 ؛ 6: 13 ، 18؛ 7: 2 ؛ 10: 8 ؛ دوم قرنتیان 12: 21 ؛غلاطیان 5: 19 ؛ افسسیان 5: 3 ؛ کولسیان 3: 5 ؛ اول تسالونیکیان 4: 3 ؛ یهودا 7). کتاب مقدس تشویق کرده است که قبل از ازدواج، از این رابطه پرهیز شود. رابطۀ جنسی قبل از ازدواج، به بدی زنا و انواع دیگر گناهان جنسی است، به این خاطر که همه آنها مستلزم داشتن رابطۀ جنسی با شخصی است که هنوز با شما ازدواج نکرده است. رابطۀ بین زن و شوهر، تنها رابطۀ جنسی مورد قبول خداوند است (عبرانیان 13: 4).


رابطۀ جنسی قبل از ازدواج به دلایل بسیاری، کاملاًعادی شده است. اغلب اوقات فقط روی جنبۀ تفریحی آن تمرکز میشود و از "جنبه بازآفرینی" آن غافل میمانیم. بله، رابطۀ جنسی لذت بخش است؛ خداوند رابطۀ جنسی در ازدواج را چنین خلق کرده است که زن و مرد از آن لذت ببرند. با این حال، هدف اولیۀ رابطۀ جنسی، لذت نیست بلکه تولید مثل. خداوند رابطۀ قبل از ازدواج را منع نکرده تا ما از لذت محروم شویم. بلکه به خاطر جلوگیری از حاملگیهای ناخواسته، و متولد شدن بچههائی که والدینشان آنها را نمیخواهند و یا آماده پذیرفتنشان نیستند، چنین مقرّرنموده است. تصور کنید، اگر نقشۀ خداوند در این باره به انجام میرسید، دنیای ما چقدر بهتر میشد: در این صورت، انتقال بیماریهای جنسی، مادران ازدواج نکرده، حاملگیهای ناخواسته و سقط جنین و غیره به حداقل ممکن کاهش مییافت. پرهیز، تنها تدبیرخداوند در مورد رابطۀ جنسی قبل از ازدواج است. پرهیز، باعث نجات زندگیها، حفظ کودکان، فراهم نمودن رابطۀ جنسی با ارزش و از همه مهمتر، جلال دادن خداوند میباشد.

۱۳۹۴ دی ۱۰, پنجشنبه

"کیفرخواستی تمام‌عیار از سوی سپاه علیه هاشمی"


حسین فدایی در نامه‌ای به خطاب به آیت‌الله هاشمی، او را «یگانه رهبر جریان فتنه» نامید، به خیانت متهم ساخت و ضمن تهدید وی به سوختن در آتش فتنه‌ها، خلاصه‌ای از مجموعه اتهامات جریان تحجر و افراط علیه او را فهرست کرد.
این نامه که به نظر می‌رسد کیفرخواستی تمام‌عیار از سوی سپاه علیه هاشمی رفسنجانی است، همه آنچه را که پیش از در رسانه‌ها و بولتن‌های رسمی و غیررسمی اقتدارگرایان علیه هاشمی منتشر شده بود، با لحنی تند و کم‌سابقه بازنویسی کرده است.

پس از الیاس نادران معاون پارلمانی سابق سپاه که در سال ۱۳۸۴ به دنبال اعلام نامزدی هاشمی برای ریاست‌جمهوری، در مجلس علیه او نطق کرد و دو سه نماینده دیگر وابسته به حزب پادگانی که در سال ۸۸ به نوبت هاشمی را در صحن مجلس هدف گرفتند، این اولین بار است که چهره‌ای از سطح اول جناح مدعی اصولگرایی چنین یادداشت تندی علیه هاشمی منتشر می‌کند.
وی در این نامه صراحتا از سرنوشت مشترک آیت‌الله هاشمی و آیت‌الله منتظری صحبت کرده، هاشمی را به خیانت، تهدید رهبری و ظلم به نظام، چندپاره کردن کشور، پیگیری خواست آمریکا و حتی ارتباط با داعش متهم ساخته و تهدیدش کرده که در آتش فتنه بعدی خواهد سوخت.

حسین فدایی که دبیرکل جمعیت ایثارگران و نماینده دوره‌های هفتم و هشتم مجلس است، از اعضای ثابت ستاد ضد اصلاحات بود که گفته می‌شود هم‌اکنون نیز بیرون از مجلس و در مرکزی‌ترین محافل امنیتی به سازماندهی برنامه‌های اقتدارگرایان ضد دولت روحانی فعال است.
او از سال‌ها قبل در میان تحلیل‌گران سیاسی به این شهرت دارد که مواضع لایه‌های پنهان امنیتی اقتدارگرا را بیان می‌کند و تحرکاتش همواره شاخصی از جهت‌گیری‌های محافل دسیسه‌گر امنیتی و نظامی وابسته به سپاه برای تاثیرگذاری بر فضای سیاسی بوده است.

فدایی در بخشی از نامه خود به آیت‌الله هاشمی، او را به حمایت از منافقین متهم ساخته است. او سپس هاشمی را عامل تحمیل پذیرش قطعنامه بر امام معرفی کرده و فهرستی از اتهامات سیاسی تکراری سال‌های بعد علیه هاشمی را نیز ردیف کرده است.
او فاش کرده که «همه و از جمله شخص آقای ناطق انتظار داشتند از وی حمایت کنید» و هاشمی را متهم کرده که «در نماز جمعه سناریوی تردید و احتمال تقلب را تقویت کردید»!

او هاشمی را نویسنده‌ی «تهدیدات متعدد به رهبری و مجموعه‌ی نظام» در نامه معروف ۱۹ خرداد دانسته و نوشته است: «کار به‌جایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیت‌الله ری‌شهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه ۴ نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضع‌گیری‌هایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید.»

فدایی سپس با اشاره به نمازجمعه هاشمی در ۲۶ تیر ۸۸ او را «یگانه رهبر جریان فتنه» نامیده و نوشته است: « قربان دل رهبر عزیز و خانواده شهدا و ملت مظلوم ایران که حالا شاهد یک‌دندگی‌ها و غرور اصحاب و یاران بنیان‌گذار انقلاب بودند. از میرحسین و کروبی و خاتمی بگذریم، جناب هاشمی شما چرا چنین کردید؟!»
وی همچنین هاشمی را به «تحریف تاریخ و مواضع حضرت امام خمینی (ره) و واقعیت‌های انقلاب» نیز متهم کرده و گفته: «من نمی‌گویم شما قصد خیانت دارید ولی دردمندانه عرض می‌کنم نتیجه و آثار مواضع و اقدامات شما منجر به خیانت به انقلاب و ملت ایران می‌شود.»
او هاشمی را به منتظری شدن تهدید کرده و گفته: «وقتی به یاد آقای منتظری می‌افتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی می‌کند» و افزوده: «واقعیت امر این است که شما از جایگاه یک انسان زیرک و سیاسی که در مقابل دشمنان می‌ایستاد، تا جایگاه فردی که رهبری یک گروه سیاسی قدرت‌طلب را به‌دست گرفته، افول کرده‌اید.»

حسین فدایی در ادامه نامه خود، مواضع هاشمی درباره شعار مرگ بر آمریکا، کشتارهای بشار اسد و وضعیت سوریه، چگونگی آغاز جنگ با عراق و بالاخره موضوع رهبری و مجلس خبرگان را به باد انتقاد گرفته و نوشته است: شما در جلسه تاریخ ۷ اسفند ۸۷ هیئت امنای وقت دانشگاه آزاد، پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود «در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولی‌فقیه تصمیم‌گیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود» را رد کرده و گفته‌اید «ولی‌فقیه خوب است اما اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولی‌فقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمی‌شود بگوییم ولی‌فقیه؛ ممکن است نظام ما ولی‌فقیه نداشته باشد… تعدادی علی‌البدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.»
وی افزوده: «این‌گونه اظهار نظر درست زمانی از سوی شما مطرح می‌شد که شما رئیس مجلس خبرگان رهبری بودید و این انتظار به حق از حضرت‌عالی وجود داشت که بیش از هر کس دیگری پاسدار نظام و الگوی حکومتی ولایت فقیه باشید. حال چطور ممکن است رئیس مجلس خبرگان برای «آلترناتیو ولایت فقیه» برنامه‌ریزی کند؟!»
او سپس با نقل قولی دیگر از هاشمی که قشر ناراضی از نظام را هم به حضور در صحنه و امید به اصلاحات دعوت کرده بود، نوشته است: «چنین به نظر می‌رسد که شما خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه می‌کنید فعلاً که گزینه دیگری به‌جای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! سبحان الله! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟!»

فدایی از مطرح شدن بحث رهبری شورایی از سوی هاشمی هم به شدت انتقاد کرده و نقل قول او درباره‌ی ذهنیت متمایل به ساخت سلاح هسته‌ای در سال‌های ابتدایی انقلاب را «موجب شوق و شعف رسانه‌های صهیونیستی» توصیف کرده است.
او سپس محتوای گفت‌وگوی اخیر آیت‌الله هاشمی با روزنامه آرمان را «چندپاره کردن فضای آرام کشور و تهدید دوباره نظام اسلامی به بحران آتی» توصیف کرده و او را متهم کرده که «رسماً و علناً پروژه دو پاره سازی جامعه در آستانه انتخابات را کلید می‌زنید.»

فدایی خطاب به هاشمی نوشته است: «اگر مردم مورد نظر شما که در نامه بدون سلام در سال ۸۸ به آن‌ها اشاره کردید، این بار هم از عملکرد شورای نگهبان و یا از نتیجه انتخابات احساس رضایت نکنند، بحران نه تنها در سطح داخل بلکه به سطح منطقه‌ کشیده می‌شود و این بار تکفیری‌ها و داعشی‌ها وارد کشور می‌شوند و شما از الآن در حال هشدار به تمامی نهادها هستید، حال‌آنکه باید از جنابعالی سؤال کنیم اگر این بار هم اطلاع شما از آتش بحران آینده درست از آب دربیاید، مردم و مسئولان نظام از خود نمی‌پرسند هاشمی رفسنجانی چه ارتباطی با تکفیری‌ها و داعشی‌های مورد حمایت عربستان، آمریکا، ترکیه و اسراییل دارد؟ و اساساً با خوش بینی به حرفهای شما نگاه کنیم چرا چنین در جامعه التهاب ایجاد می کنید؟ چرا می خواهید ناامنی مسئله و دغدغه شود؟!»
او به هاشمی هشدار داده که بازیگر بزک کردن آمریکا نشود، و «بحث شورای رهبری، بحث نظارت بر رهبری، بحث دوقطبی کردن فضای جامعه در نزدیکی انتخابات خبرگان» را در این راستا ارزیابی کرده و نوشته است: «هنوز فرصت باقی است. به پاس خدمات و مجاهداتی که داشته اید خواهش می‌کنم بروید و پیام های تاریخی حضرت امام خمینی ( ره) در رابطه با آقای منتظری را مطالعه کنید. خصوصاً پیام به اولین خبرگان رهبری و پیام سال ۶۵ به آقای منتظری و پیام به ملت ایران ابتدای سال ۶۸ و پیام عزل آقای منتظری از قائم مقامی رهبری در ۰۶/۰۱/۶۸ که سراسر درس و عبرت است، گویی برای امروز صادر شده.»

فدایی در پایان خواستار «توبه انقلابی» هاشمی در پیشگاه خدا و ملت و بازگشت او به خط امام و رهبری و «فاصله‌گیری از اطرافیان نااهل» شده و آورده است: «اگر چنین نکنید، خدایی ناکرده آتش فتنه‌ای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هرگونه توقعی بی‌معناست.»

بی انصاف! بی مروت ! چطور دلت آمد روی برگه ای با آرم و انگ عدالتخانه بنویسی 19 سال زندان؟

خانم شعله پاکروان با انتشار عکسی از خود و مادر شهید امیرارشد تاجمیر در کنار آرش صادقی می نویسد:
این جوان را خوب تماشا کنید . اسمش آرش است . دانشجو بوده .


سال هشتاد و هشت دستگیر میشود . در جریان مراجعه ی مامورین به خانه شان برای دستگیری وی ، مادر چهل و دوساله اش دچار خونریزی داخلی شده و از دنیا میرود . امروز من و مادر امیرارشد تاجمیر ساعتی را با این جوان و همسرش بودیم .
حیرت و اندوه وجود هر دوی ما را فراگرفت وقتی دانستیم این جوان محجوب و مودب باید 19 سال در زندان بماند . نوزده سال!! بی انصاف بی مروت چطور دلت آمد روی برگه ای با آرم و انگ عدالتخانه بنویسی 19 سال زندان؟ چطور دلت آمد زندگی را بدزدی از این جوان؟ بی رحم بدخلق مگر نوزده سال زندان فرقی با اعدام و کشتن این جوان دارد؟
آه از نهادم بلند شد وقتی دانستم آرش حدود یکسل از ریحان من بزرگتر است . خدایا بشکن قلمهایی که زندگی و جان و جوانی عزیزان و فرزندان این سرزمین را به آسانی آب خوردن نابود میکنند . چند ساعت از مصاحبتم با این زوج گذشته اما هنوز پریشانم . تکلیف خانواده ی نوپایی که این زن و شوهر جوان تشکیل داده اند چه میشود؟ ولله که بجز نفرین بر بخت سیاه مردم این سرزمین چیزی به فکرم نمیرسد .
اتهام های خود ساخته ای چون اقدام علیه امنیت ملی ، اجتماع و تبانی و توهین به فلانی و بهمانی . کدام اقدام ؟ اسلحه داشته ؟ کسی را کشته ؟ محلی را منفجر کرده؟ اجتماع کردن یا حتی تحصن یا تظاهرات مسالمت آمیز در قانون اساسی کشور مجاز است . تبانی ؟ تبانی با چه کسی ؟ با سران و مسوولین بانکها برای خالی کردن بیت المال ؟ یا با دکل دزدها؟ تبانی با چه کسانی و برای چه هدفی ؟
آهای گوشهای ناشنوا . آی کسانی که انگشت در گوش فرو کرده اید مبادا حرف حق بشنوید . آهای کسانی که کور کر شده اید . بسیاری از شما در دو سال اخیر به تمسخر رفتار و عملکرد مقامات گذشته اقدام کرده اید . در مجلس و دولت زبان به انتقاد گشوده اید . این جوان همین انتقادات امروزین شما را نوشته و گفته . فقط در سال 88 . زمانی که شما دورویان و دغلبازان مشغول حمایت از دزدها بودید . دزدهایی که خورشید را از آسمان مردم دزدیدند . نان را سفره ها . مروت و عشق را از قلبها . شجاعت را از وجود . و راستی و درستی را از مغزها . این جوان مثل بلبلی خوش آهنگ بگوش مردم ترانه ی بیداری و شور خوانده . چرا باد حکم مرگ تدریجی برایش صادر شود ؟ چرا باید جان و جوانیش اعدام نوزده ساله شود؟ چرا درد او را کسی نمیگوید؟ چرا تشکلهای سیاسی خبر 19 سال زندان او را در محاق سانسور خبری برده اند؟ کلمه ای نیست که از او بگوید ؟ حامیان کلمه چطور؟ نکند علاوه بر تبعیض در نه به اعدام ، در باره ی ناحق بودن احکام زندان هم تبعیض روا میدارید؟ ای ننگ و نفرین بر چنین احکامی بر چنین خلقی .بر چنین مرامی . .