۱۳۹۵ مرداد ۸, جمعه

اسلامگرایان تندرو«کشیش مسیحی» فرانسوی را سر بریدند!


دو تن از اعضای حکومت اسلامی، پنج نفر از جمله کشیش و دو خواهر روحانی را در کلیسایی  گروگان گرفته بودند.

دو عامل گروگانگیری در نورماندی فرانسه از اعضای این حکومت اسلامی بودند که یکی از کشورهای عضو ائتلاف «صلیبی را هدف قرار دادند.
یک کشیش ٨۴ سالۀ فرانسوی که روز سه شنبه ٢۶ ژوئیه همراه با دو راهبه و دو فرد دیگر به هنگام دعای صبحگاهی در کلیسای شهر “سنت اِتیِین دو روورِه” در کنار “روآن” در شمال غربی فرانسه به گروگان گرفته شده بود، توسط دو مهاجم گروگان گیر کشته شد. دو تن دیگر در این حمله زخمی شده‌اند که یکی از آنان، بگفتۀ وزارت کشور، در میان مرگ و زندگی بسر می برد. رئیس جمهوری فرانسه و وزیر کشور با تغییر برنامۀ خود در محل حاضر شدند. این دو مهاجم با تیراندازی نیروی ویژۀ پلیس از پا در آمدند.

این دو مهاجم صبح سه شنبه وارد کلیسا شده و پس از به گروگان گرفتن ۵ نفری که در محل بوده‌اند، به «ژاک هامل»، کشیش حاضر، حمله کرده و سر او را بریدند. این ٢ تن، یک گروگان دیگر را نیز بشدت زخمی کردند. یکی از افراد حاضر در کلیسا که موفق به فرار شده بود، پلیس را مطلع ساخت. “گروۀ تجسس و ضربت” پلیس فرانسه به محل اعزام شد و دست به «خنثی کردن» مهاجمان زد.
فرانسوا هولاند، رئیس جمهوری فرانسه، دیدار خود با رئیس جمهوری را مالی را به بعد موکول کرد و بلافاصله عازم “سنت اِتیِین دو روورِه” گردید. وزیر کشور فرانسه وی را همراهی کرد.

فرانسوا هولاند پس از ملاقات با اعضای خانوادۀ کشیش مقتول و افرادی که در کلیسا به گروگان گرفته شده بودند، فاش ساخت که «دو مهاجم خود را وابسته به داعش معرفی کرده اند». رئیس جمهوری از نیروهای پلیس که بگفتۀ او «بسیار سریع به محل رسیده و موفق به نجات جان گروگان‌ها شدند»، تمجید کرد.
گروه دولت اسلامی (داعش) با انتشار بیانیه ای از طریق آژانس خبری خود، اعماق، مسئولیت این حمله را به عهده گرفت و اعلام کرد که این تهاجم توسط دو تن از اعضای «جنود» این گروه صورت گرفته است. داعش در بیانیۀ خود «انجام این عملیّات را پاسخی به دعوت این سازمان در جهت مبارزه با کشورهای عضو ائتلاف صلیبیون» توصیف کرده است.

براساس اطلاعات فاش شده توسط رسانه ها، یکی از این دو تروریست پیش از این بدلیل سفر به سوریه در بازگشت دستگیر و سپس تحت مراقبت ویژه از طریق دستبد الکترونیکی آزاد شده است. این فرد در سازمان اطلاعاتی فرانسه شناخته شده و دارای “برگ اس” بوده است. “برگ اس” دربارۀ افراد سابقه‌داری تهیه می‌شود که باید تحت نظر باشند بی‌آنکه خطری فوری از جانب آنان وجود داشته باشد.

۱۳۹۵ تیر ۲۶, شنبه

آیا نجاتی که توسط فیض خداوند به انسان از طریق ایمان به عیسی مسیح داده شده است می‌تواند از دست دادنی نیز باشد؟ یا خیر؟


در این رابطه، دو نظر عمده در میان الهی‌دانان مسیحی وجود دارد. عده‌ای که خود را کالونیسم می‌نامند معتقدند که چون نجات همچون سایر مواهب الهی "هویدای" بی‌قید و شرط از جانب خداست، پس نجات از دست‌دادنی نیست. این گروه با اتکا بر "قدرت خدا" برای حفظ ما معتقدند که هیچ‌کس نمی‌تواند ما را از دستان نیرومند خدا جدا سازد، چرا که هیچ نیرویی، وسوسه‌ای، حمله‌ای پرقدرت‌تر از قدرت خدا نمی‌باشد.
 لازم به یادآوری است که چنین اعتقادی به معنای آن نیست که شخص در معرض آزمایش و وسوسه قرار نمی‌گیرد و یا حتی مغلوب آن‌ها نمی‌شود. منظور آن است که در نهایت مدد الهی فرد را دوباره بلند می‌کند.
 اما در مقابل، گروه دیگری که خود را پیروان آرمینیوس می‌نامند معتقدند که باید نجات را بر اساس "محبت خدا" و نه قدرت او درک کرد. محبتی که به شخص اجازه می‌دهد به او نه بگوید و از حیطه محافظت و بخشش الهی به‌طور خاص خارج شود. در این تفکر، گرچه قدرت خدا برای حفظ شخصی کافی است اما اصل حاکم "حفظ آزادی و انتخاب فرد است."
 هر یک از دو تفکر فوق را می‌توان با آیاتی از کلام خدا به‌گونه‌ای اثبات کرد. آنچه محور انتخاب ما را می‌تواند تشکیل دهد نوع شناختی است که از خدا داریم. اگر "مشیت الهی" را محور تفکر خود بدانیم آنگاه با کالون همسو می‌شویم و اگر "محبت خدا" را اساس قرار دهیم به آرمینیوس نزدیک می‌شویم. هر یک از دو تفکر فوق نیز متأثر از تفکر و فلسفه عصر خود بودند. کالونیسم بسیار وامدار نگرش یونانیان از خداست که در آن خدا لایتغیر و حاکم مطلق است و آرمینیوس بیشتر فلسفه‌ای آزادی‌خواهانه و در جهت نقد کالون است.

پ. ن : من خود را بیشتر با تفکر آرمینیوس همراه می‌بینیم اما انتخاب شما باید براساس تحقیق و تفکر شخصی‌تان صورت گیرد.

۱۳۹۵ تیر ۱۹, شنبه

وارد کردن اتهام جاسوسی به مسیحیان از سوی جمهوری اسلامی!

جمهوری اسلامی به دنبال سرکوب کردن  ایدئو لوژی حکومت از طریق مسیحیت افتاده اند.

به نقل از ابراهیم فیروزی نوکیش مسیحی که هم اکنون دوران محکومیت خود را در زندان رجایی شهر کرج میگذراند:

همراه مامورین وزارت اطلاعات مقابل دادستان نشسته بودم و در مورد علت بازداشتم سوال میکردم،که پاسخ دادستان متعجبم کرد، وی گفت:”متهم به جاسوسی هستید ” برای لحظاتی مبهوت شده و برایم قابل باور نبود،اما به یاد آوردم که متهم شدن مسیحیان به جاسوسی در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی قبلا نیز رخ داده است،آن زمان که متهم کردن کشیش مهدی دیباج به ارتداد برای دستگاه قضایی جمهوری اسلامی هزینه در بر داشت در روزنامه های آن تاریخ درج کردند که وی نه به خاطر رو آوردن به مسیحیت بلکه به اتهام جاسوسی دوران محکومیت خود را در حبس سپری میکند،این اتهام دروغین که بر مسیحیان وارد میکنند شیوه جدیدی برای سرپوش گذاشتن بر مبارزات حاکمیت با کلیسا نیست،به روایت تاریخ هنگامی که سلسله ساسانیان به حکومتی دینی تبدیل شد و هنگام تیره شدن روابطشان با امپراتوری روم و از آنرو که مسیحیان ایران را هم کیش دشمن میدانستند،همیشه مسیحیان ایران متهم به جاسوسی و خیانت بودند و مورد بی عدالتی قرار میگرفتند،کلیسا از سوی خداوند به اتحاد فرا خوانده شد و این اتحاد جز از راه روابط حسنه تحقق نمیابد،طبعا کلیساهای ایران نیز لازم است برای حفظ اعتقادشان این اتحاد را پایدار نگه دارند،اما بسیاری از کلیسا ها و مجامع بین الکلیسایی در اروپا و آمریکا هستند.
جمهوری اسلامی از آغاز سر کار آمدن نگاه منفی در روابط با غربی ها داشته است ،که البته انصاف نیست که پیشینه نا مناسب دخالت غربی ها در امور سیاسی ایران در این نگاه منفی نادیده بگیریم،اما کلیسا نهادی الهی است و دلیل داشتن ارتباط با شخصیت ها و مجامع کلیسایی در غرب دلیلی بر موافقت کلیسا با دخالت های سیاسی آنان نمیباشد،بارها در بازجویی ها و یا دادگاه از من خواسته شده که ارتباطم را با شخصیت های مسیحی خارج از ایران قطع نمایم و هیچگاه این خواستگاه ناحق را نپذیرفته ام ،زیرا به درستی میدانم داشتن ارتباط دینی با شخصیت های مذهبی و گفتگو در مورد امور کلیسایی جرم نیست بلکه جمهوری اسلامی از این طریق سعی بر منزوی کردن مسیحیان ایرانی را دارد.
یکی از مثالهای داشتن ارتباط از این قرار است،ترجمه کتاب مقدس برای مسیحیان ایرانی که میخواهند کتاب دینی اشان را به زبان مادری یعنی فارسی بخوانند در صلاحیت هیچ شخص یا گروهی نیست،مگر اساتید مسیحی یا کلیسا حکومت ایران نیز اجازه چاپ کتاب مقدس به زبان فارسی را به کلیسا نمیدهد،مسیحیان با اعلام قبلی زیر نظر حکومت اجازه وارد کردن کتاب مقدس به ایران را دارند،یعنی همان روشی که حکومت کمونیستی شوروی سابق در پیش گرفته بود،این محدودیت که نشان از ضعف ایدئو لوژیک حکومت ایران است،دلیلی بر وارد کردن کتاب مقدس چاپ شده از خارج به داخل کشور آنانی که در امر تامین کتاب مقدس مورد نیاز دخیل میباشند همواره با برچسب هایی نظیر ارتباط با حکومت های متخاصم و یا جاسوسی روبرو میشوند،زیرا از نظر جمهوری اسلامی تبلیغ مسیحیت نه به علت پیام نجات بخش انجیل بلکه اهداف استعمارغربی ها را دنبال میکند.
جمهوری اسلامی در رسانه هایش گسترش انجیل در ایران را تهاجم فرهنگی معرفی کرده،گویی که همه چشمانشان را بر ۱۸۰۰ سال تاریخ فعالیت مسیحی در ایران بسته اند،و پس از سرکار آمدن جمهوری اسلامی به دنبال سرکوب کردن ایدئو لوژی حکومت از طریق مسیحیت افتاده اند.
زمانی مسیحیان انتشار پیام انجیل را در ایران آغاز کردند که چند قرن تا شکل گیری اسلام مانده بود یعنی هدف مسیحیان اشاعه انجیل به سراسر جهان است نه فقط کشورهای اسلامی و نیز زمانی کلیسا در ایران معاصر به انتشار انجیل پرداخت که هنوز آقای خمینی و یا دیگر مراجع مذهبی در ایران به دنیا نیامده بودند،چه برسد به روی کار آمدن جمهوری اسلامی،پس نمیتوان تبلیغ مسیحیت در ایران را با هدف مبارزه سیاسی تلقی کرد،ماموریت کلیسا همواره ابلاغ پیام انجیل بوده و هست و انجام این ماموریت ارتباطی به حضور جمهوری اسلامی به عنوان نظام حکومتی ایران ندارد.
خلاصه سخن اینکه به مسیحیان اتهام ناروای جاسوسی میزنند زیرا اولا آنان حاضر به قطع ارتباط با شخصیت ها و یا مجامع کلیسایی در خارج ایران نیستند،ثانیا ضعف ایدئو لوژیک حکومت توان روابط عملی با انجیل را ندارد.

۱۳۹۵ تیر ۱۰, پنجشنبه

در جستجوی حقیقت!

 
علم و مذهب هر دو مدعی جستجوی حقیقت هستند.جقیقت به این معنی است که چه چیزی واقعی و چه چیزی مجازی است.منطقا" لازم است که حقیقت وجود داشته باشد.برای مثال وجود انسان ها و حیوانات یک حقیقت است.حال سوال اینجاست که این زندگی چگونه بوجود آمده است؟
مذهب و علم هر دو در تلاشند تا حقیقت زندگی را روشن سازند.
برای مثال انسانی را که معتقد به فرضیه تکامل است در نظر بگیرید.او معتقد است حیات بر اثر یکسری جهش های نتیکی اتفاقی و بدون کمک نیروی ماوراء الطبیعه( خدا) بوجود آمده است.
مسیحیت معتقد است که حیات توسط خدا خلق شده است.طبعا" هر دو این نظرات نمی توانند درست باشند‘ چرا که در تعارض با هم قرار دارند و این یک اصل منطقی است که دو موضوع متناقض نمی توانند همزمان صحیح باشند.خدا نمی تواند هم وجود داشته باشد و هم نداشته باشد.
یک بودائی معتقد است که بودا معرفت را دریافت کزده بوده ‘که او را به درجه کمال رسانده بوده است.
یک مسلمان معتقد است که حضرت محمد حقیقت را از خدا دریافت کزده بوده و این حقیقت در قرآن نوشته شده است.یک مسیحی معتقد است که عیسی پسر خداست و به خاطر گنا هان بشریت کشته شده است و یک کافر معتقد است که ماده و زندگی بدون دخالت خدا بوجود آمده اند.
هر کدام از این گروهها معتقد است که حقیقت را بیان می کنند.از آنجائیکه بسیاری از این اعتقادات در تعارض با یکدیگرند‘ طبعا" همگی نمی توانند صحیح باشند.
از آنجائیکه همه نظرات نمی توانند صحیح باشند باید راهی برای تشخیص حقیقت وجود داشته باشد.آیا ما می توانیم واقعیات را به گونه ای بیازمائیم تا حقیقت را دریابیم.


آیا حقیقت مهم است؟

آیا زندگی پس از مرگ وجود دارد؟آیا خدا وجود دارد؟ آیا این زندگی مهم است؟ اینها سوالات مهمی هستند و بر مبنای اینکه اعتقادات ما چه باشد‘ ما راه خود در زندگی را انتخاب می کنیم.
بطور مثال اگر کسی معتقد باشد که حقیقت‘ عدم وجود خداست و این زندگی همه آن چیزی است که وجود دارد‘ او زندگیش را بر مبنای آنچه که این دنیا عرضه می دارد بنا می کند و نگران آنچه پس از مرگ اتفاق می افتد نخواهد بود.یک مسیونر مسیحی معتقد است این دنیا فانی است و ابدیت در بهشت است‘ لذا ممکن است زندگیش را در شرایط بسیار سختی در کشوری دور سپری کند تا به مردم آنجا در رابطه با مسیح یگوید. ما همگی بر مبنای آنچه که حقیقت می پنداریم‘ عمل می کنیم.
اگر کسی به زندگی پس از مرگ اعتقاد نداشته باشد‘ بنابراین این موضوع را نیز دنبال نمی نماید. مشکل این است که چگونه میتوان تشخیص داد که آیا این موضوع مهم است یا نه.ما باید به گونه ای به دنبال کشف حقیقت باشیم.اگر شواهد حاکی از عدم اهمیت زندگی پس از مرگ باشد‘ پس چرا باید نگران مرگ بود‘ در حالیکه اگر شواهد حاکی از وجود زندگی پس از مرگ نیز باشند و وقایع این زندکی ما ابدیت ما را رقم بزند‘ آنگاه لازم خواهد بود به دنبال حقیقت باشیم.

کسیکه باور دارد مرگ بی اهمیت است‘ نگران اینکه پس از مرگ به کجا خواهد رفت هم نخواهد بود.حال آنکه اگر ما پس از مرگ به دنیای دیگری برویم(بهشت یا جهنم) ‘ آنگاه ممکن است نگران مرگ و عواقب آن نیاشیم و ممکن است به دنبال نقشه ای باشیم تا مسیر ما را به گونه ای مشخص کند که به مقصد دلخواه برسیم.یک نقشه در بسیاری جهات شبیه حقیقت است‘ اگر شما حقیقت را دریابید‘ راه را خواهید یافت.بنابراین اگر بهشت و دوزخی وجود داشته باشد مهم است که بدانبم چگونه به بهشت برویم و از جهنم دوری گزینیم. پس سوال این است :" آیا ما باید نگران آنجه پس از مرگ رخ خواهد داد باشیم؟"
عیسی می گوید باید نگران بود. او اینگونه در رابطه با مقصد نهائی روح به ما می آموزد.
او می گوید ارزش روح هر کسی بیش از بدست آوردن دنیاست.
" برای شما چه فایده ای دارد اگر تمام دنیا را داشته باشید ولی زندگی جاوید را از دست بدهید‘آیا چیزی پیدا می شود که قدر و قیمت آن از زندگی جاوید بیشتر باشد." متی 16:26
آیا این گفته عیسی مسیح حقیقت دارد؟ اگر مسیحیت واقعیت نداشته باشد‘ آنگاه نباید به گفته های عیسی مسیح توجهی کرد. ولی عیسی حقیقت را می گوید و جهنم یک واقعیت است و بنابراین هیچ چیز مهمتر از کشف حقیقت نیست.


عیسی تنها راه نجات

مسیحیت مدعی بیان حقیقت است. اولا" عیسی مسیح خود را حقیقت مطلق می داند به این معنی که تنها راه رسیدن به خدا از طریق اوست.ثانیا" عیسی می گوید آنان که به او ایمان داشته باشند در زندگی جاودانی خود ایمن خواهند بود.

. اینها عباراتی محکم و واضح هستند.ولی آیا حقیقت دارند؟ آیا شواهدی مبنی بر حقانیت ادعا های عیسی وجود دارد؟

" عیسی به او فرمود: راه منم. راستی منم. زندگی منم. هیچ کس نمی تواند به خدا برسد مگر بوسیله من." یوحنا 14:6

" آنانکه به او ایمان داشته باشند از گناه نجات پیدا کنند و زندگی جاوید بیابند‘ زیرا خدا به قدری مردم جهان را دوست دارد که یگانه فرزند خود را فرستاده است تا هر که به او ایمان آورد هلاک نشود‘ بلکه زندگی جاوید بیابد. خدا فرزند خود را فرستاده است نه برای اینکه مردم را محکوم کند‘ بلکه بوسیله او نجاتشان دهد." یوحنا -17 3:15

برای نجات چه باید کرد؟

ممکن است کسی بپرسد نجات ‘نجات از چه؟ مطابق انجیل بشری که توسط خدا آفریده شده است‘ همانند خدا جاودان است و کسیکه آفریده شود هیچگاه فنا نخواهد شد.سوال این است که او کجا خواهد بود؟ خدا عاری از هر گونه گناه است و گناه آنان باید پرداخت شود. تنها راهی که کسی بهای گناه خود را بپردازد ‘ قربانی شدن خود اوست. کسانیکه با گناهانشان بکیرند‘ از خدا جدا خواهند بود. خدا که بر درماندگی بشر آگاه است پسر خود عیسی مسیح را از آسمان به زمین فرستاد تا بهای گناهان ما را بر روی صلیب بدهد. وقتی کسی این هدیه نجات بخش خدا را بپذیرد‘ بهای گناهان وی با آنچه مسیح انجام داده است پرداخت می شود.

« او تعجب می کند که چرا کسی نیست به داد مظلومان برسد پس اوخود آماده می شود که ایشان را نجات دهد، زیرا او خدای عادلی است. خداوند عدالت را مانند زره می پوشد و کلاه خود نجات را بر سر می گذارد. سراسر وجود او آکنده از حس عدالتخوا هی است. او از ظالمان انتقام خواهد کشید.» اشعیا 17-16: 59

هفتصد سال قبل از میلاد عیسی مسیح، اشعیای پیغمبر درباره او نوشته است و اینکه چگونه مرگ او بهای گناهان همه بشریت را خواهد پرداخت. کتاب مقدس، مسیح را به عنوان " زره خداوند " در آیه های اشعیا 53:1 و 59:16 معرفی می کند.خداوند از طریق عیسی مسیح ما وساطت ما را کرده است چرا که شرایط و وضعیت ما ناامید کننده بوده است.
خداوند از طریق جسم یک انسان وارد دنیای ما شد تا بخاطر گناهان ما بمیرد، تا ما بتوانیم به او برسیم.

« خداوند در برابر چشمان تمام قوم ها قدرت مقدس خود را به کار خواهد برد و قوم خود را نجات خواهد داد تا همه آنرا ببینند.» اشعیا 52:10
« اما چه کم هستند کسانیکه این حقیقت را باور می کنند و چه کم هستند کسانی که قدرت خداوند به آنها آشکار شده است.» اشعیا 53:1

۱۳۹۵ فروردین ۱۷, سه‌شنبه

خط فهم

بر اساس محاسبه یک قتصاددان در تهران خانواده های دارای درآمد کمتر از 2 میلیون و 300هزار تومان زیربر اساس محاسبه یک اقتصاددان در تهران خانواده های دارای درآمد کمتر از 2 میلیون و 300هزار تومان زیر خط فقرند. اما آیا جامعه شناسی هم پیدا میشود جرات کند، خط فهم را تعیین کند و تعداد کسانی که زیرخط فهم هستند را نیز اندازه گیری کند؟ براستی مشکل ما خط فهم است یا خط فقر؟ می توان 11 نشانه زیرخط فهم بودن در نظر گرفت:
🔘 وقتی من سوار ماشین 50 میلیونی هستم اما ته مانده سیگارم را به بیرون پرت می کنم ، زیر خط فهمم. 🔘 وقتی به راحتی و قبل از دست کم یک بار مقایسه بر اساس اعداد و ارقام خود را (ایرانیان) باهوش تر از تمام ملل می دانم، زیر خط فهمم. 🔘 وقتی به فرزندم اجازه نمی دهم که باورهای مرا به چالش بکشد، زیر خط فهمم. 🔘 وقتی زمانی که صرف دیدن «تکرار» سریالی که دیشب نگاه گرده ام از زمانی که برای خواندن کتاب های عمیق و تحلیل های کارشناسانه روزنامه می گذارم، بیشتر است، زیرخط فهمم . 🔘 وقتی حاضرم برای یک پیتزا به همراه نوشابه و سیب زمینی و سالادش 20 هزار تومان بدهم اما برای خرید یک کتاب 15 هزارتومانی دل درد می گیرم، زیر خط فهمم. 🔘 وقتی ارزش طلا، ساعت و لباسی که به همراه دارم بیشتر از مجموع قیمت کتاب هاییست که در ذهن دارم، زیر خط فهمم. 🔘 وقتی معیشت دیگران برای من مهم نیست و بخشی از مالم را برای نجات زندگی همسایه، همشهری و هم سرزمینم اختصاص نمی دهم ، زیرخط فهمم. 🔘 وقتی تاریخ نمی خوانم یا نمی دانم و تاریخ را دوباره و بلکه چندباره تکرار می کنم، زیرخط فهمم. 🔘 وقتی نیم ساعت درباره نحوه لباس پوشیدن خواننده زن یک برنامه تلویزیونی گفتگو میکنم اما حاضر نیستم نیم ساعت خلوت و تفکر کنم ، زیر خط فهمم. 🔘 وقتی پارتی بازی، رانت خواهی، کم کاری، کم فروشی، خیانت در امانت و رشوه را راه ثروتمند شدن می دانم و تلاش، کوشش، عرق ریختن، شرافت، وجدان را به سخره می گیرم، زیرخط فهمم. 🔘 وقتی محاسبه عقلایی فایده-هزینه، برنامه ریزی و آینده نگری را به هیچ می انگارم و «در لحظه» تصمیم می گیرم و بدون حساب و کتاب (عشقی-کشکی) عمل می کنم، زیر خط فهمم. خط فقرند. اما آیا جامعه شناسی هم پیدا میشود جرات کند، خط فهم را تعیین کند و تعداد کسانی که زیرخط فهم هستند را نیز اندازه گیری کند؟ براستی مشکل ما خط فهم است یا خط فقر؟ می توان 11 نشانه زیرخط فهم بودن در نظر گرفت:
🔘 وقتی من سوار ماشین 50 میلیونی هستم اما ته مانده سیگارم را به بیرون پرت می کنم ، زیر خط فهمم. 🔘 وقتی به راحتی و قبل از دست کم یک بار مقایسه بر اساس اعداد و ارقام خود را (ایرانیان) باهوش تر از تمام ملل می دانم، زیر خط فهمم. 🔘 وقتی به فرزندم اجازه نمی دهم که باورهای مرا به چالش بکشد، زیر خط فهمم. 🔘 وقتی زمانی که صرف دیدن «تکرار» سریالی که دیشب نگاه گرده ام از زمانی که برای خواندن کتاب های عمیق و تحلیل های کارشناسانه روزنامه می گذارم، بیشتر است، زیرخط فهمم . 🔘 وقتی حاضرم برای یک پیتزا به همراه نوشابه و سیب زمینی و سالادش 20 هزار تومان بدهم اما برای خرید یک کتاب 15 هزارتومانی دل درد می گیرم، زیر خط فهمم. 🔘 وقتی ارزش طلا، ساعت و لباسی که به همراه دارم بیشتر از مجموع قیمت کتاب هاییست که در ذهن دارم، زیر خط فهمم. 🔘 وقتی معیشت دیگران برای من مهم نیست و بخشی از مالم را برای نجات زندگی همسایه، همشهری و هم سرزمینم اختصاص نمی دهم ، زیرخط فهمم. 🔘 وقتی تاریخ نمی خوانم یا نمی دانم و تاریخ را دوباره و بلکه چندباره تکرار می کنم، زیرخط فهمم. 🔘 وقتی نیم ساعت درباره نحوه لباس پوشیدن خواننده زن یک برنامه تلویزیونی گفتگو میکنم اما حاضر نیستم نیم ساعت خلوت و تفکر کنم ، زیر خط فهمم. 🔘 وقتی پارتی بازی، رانت خواهی، کم کاری، کم فروشی، خیانت در امانت و رشوه را راه ثروتمند شدن می دانم و تلاش، کوشش، عرق ریختن، شرافت، وجدان را به سخره می گیرم، زیرخط فهمم. 🔘 وقتی محاسبه عقلایی فایده-هزینه، برنامه ریزی و آینده نگری را به هیچ می انگارم و «در لحظه» تصمیم می گیرم و بدون حساب و کتاب (عشقی-کشکی) عمل می کنم، زیر خط فهمم.

۱۳۹۴ بهمن ۱۴, چهارشنبه

آن شاه که به صد مهره نمی باخت،تاج رو از سرش تو میدون، لشکر پیاده انداخت

این بازیها و صحنه سازیها تاریخ مصرف دارد اینکه میگویند انقلاب، فرزندان خود را میخورد، مصداقش حال و روز این روزهای جمهوری اسلامی است. اوضاع آنقدر خراب است که دیگر جش نهای سالگرد انقلاب هم نمی تواند اتحاد را بین طرف های درگیر برقرار کند و برعکس تبدیل به صحنه درگیری آنها شده است. مهوری اسلامی که روز به روز ضعیف تر از قبل می شود این روزها وارد 37 سالگی شده و مثل سال های گذشته در حال برگزاری جشن های تشریفاتی و تکراری است اما داستان ردصلاحیتهای مجلس شورای ملی و مجلس خبرگان، سران نظام را روبروی هم قرار داده است. عده ای در رینگ و جلوی چشم مردم به همدیگر حمله میکنند و عده ای هم در پشت صحنه در حال بازیسازی و مدیریت صحنه اصلی هستند. به قول داریوش خواننده محبوب:" اونا که اول بازی، توی خونه تو و من، پیش پای اسب دشمن اون همه سربازو چیدن، ببین امروزم تو بازی میون شاه و وزیرن، هنوزم بدون بازی مارو دارن بازی میدن." بله مثل همیشه آنهایی که در چند دهه اخیر با تصمیم سازیهای هدفمند، شرایط را طوری رقم زده اند که مردم در بلاتکلیفی به سر ببرند و از چپ به راست سرگردان باشند، باز هم در حال طراحی صحنه دیگری هستند تا یک انتخابات تشریفاتی و از پیش مشخص شده را برگزار کنند و به دنیا این طور نشان بدهند که دموکراسی در ایران جریان دارد غافل از اینکه دستشان برای همه رو شده است. خامنه ای میگوید آنهایی که انقلاب و نظام را قبول ندارند هم بیایند و رای بدهند اما بعد تاکید میکند که اینها فقط اجازه دارند رای بدهند نه اینکه برای مجلس کاندیدا شوند. هم خودشان را مسخره کرده اند هم دنیا را. توهین از این علنی تر که مردم فقط برای رای دادن خوب هستند ولی آنجا که قرار است نامزد انتخابات شوند این شورای نگهبان منتخب رهبر است که باید صلاحیتها را تایید کند؟ تو روی مردم نگاه میکنند و شعورشان را به بازی میگیرند. کارشان به جایی رسیده که حتی خودشان را هم تحمل نمیکنند و هم نوه خمینی را رد صلاحیت میکنند و هم به هاشمی رفسنجانی و خانواده اش میتازند. از بیرون که به قضیه نگاه کنی همه اینها مثل هم هستند و خواسته و ناخواسته دارند به مردم و کشور خیانت میکنند اما همینکه به جان هم افتاده اند و همدیگر را تحمل نمی کنند نشان میدهد که انقلاب در حال خوردن فرزندان خود است. این جنگ و دعواها معلوم نیست چه سرانجامی دارد ولی هر چه هست هزینه های مردم و کشور را بالا می برد و مملکت را در چاله و چوله های مرگبارتر می اندازد و البته جیب آقابان و سران نظام را پرتر میکند. غافل از اینکه این آتش سازیها هم بالاخره تاریخ مصرف دارد و روزی دامن خودشان را میگیرد چه آنهایی که تظاهر به طرفداری از مردم میکنند و چه آنهایی که در بالاترین لابه ها و امن ترین پستهای این نظام، جا خوش کرده اند. و باز هم یه قول داریوش عزیز:" یادشون رفته که آن شاه که به صد مهره نمی باخت،تاج رو از سرش تو میدون، لشکر پیاده انداخت. نویسنده : عباس اسلان خان افشار

۱۳۹۴ دی ۳۰, چهارشنبه

چرا من اینقدر ازاین نظام بدم می آید وبا آن مخالفت میکنم ؟



یکی از برادران ارزشی و حزب الهی گوگل پلاس در کامنتی از من پرسیده که :
چرا اینقدر از این نظام بدت می آید و با آن مخالفت میکنی ؟
که من قبل از پاسخ دادن به پرسش ایشان اول باید به این برادر متفاوت از صمیم قلب تبریک بگویم ، زیرا ایشان اولین برادر ارزشی و حزب الهی هستند که قبل از آنکه مرا مزدور استکبار جهانی بدانند و بنامند و با توهین و تهمت و تحقیر و تهدید بنده را بنوازند و مورد لطف قرار بدهند در کمال عدل و انصاف و با درایت و فهم و شعور یک انسان عادی و معمولی اول از من دلیل مخالفت و انزجار مرا پرسیدند و جویا شدند !
من این حرکت انسانی و این واقعه خجسته و فرخنده را نقطه عطفی در تاریخ دنیای مجازی ایرانیان میدانم و این پرسش را به فال نیک گرفته و آنرا نشانه هائی از رویکرد و گرایش این برادران ارزشی و حزب الهی به خرد و تعقل میدانم و میبینم .
(( و از تمام دوستان مخالف و منتقد جمهوری اسلامی میخواهم که آنها هم یکبار این پرسش را از خود بکنند و به آن پاسخ بدهند ))
و اما در پاسخ به پرسش این برادر باید خدمت ایشان و تمام برادران دیگر عرض کنم که من از این نظام بدم می آید بدلیل آنکه :
بنیانگزار این نظام به من دروغ گفت ،
بنیانگزار این نظام به آنهمه احساس من با یک هیچ بزرگ بعد از ۱۵ سال جواب داد ،
بنیانگزار این نظام هزار وعده داد و به یکی از آنها عمل نکرد ،
بنیانگزار این نظام بجای برپائی حکومت عدل و دادن آزادی ، چوبه دار برپا کرد ،
بنیانگزار این نظام با برچیدن دیکتاتوری فردی سلطنتی یک دیکتاتوری فردی مذهبی برپا کرد ،
بنیانگزار این نظام هم قلم ها را شکست و دهان ها را با مشت و گلوله بست ،
بنیانگزار این نظام با احساسات مردم بازی کرد و به اطمینان آنها خیانت کرد ،
و بنیانگزار این نظام با افکار و تصمیمات خودش و یا اجرای دستورات محوله کشورمرا به بیراهه برد و روزگارش را به تاریک ترین و سیاهترین دوران خودش تبدیل کرد و از آن یک کشور عقب مانده مصیبت زده و ویران و منزوی در جهان ساخت.
من از این نظام بدم می آید به دلیل آنکه :
در شب پیروزی و برپائی خودش بر بام مدرسه به تصفیه حساب شخصی پرداخت ،
و برای انتخاب کردنش فقط دو گزینه آری ء خیر را به من اعمال کرد و در مقابلم نهاد،
و بجای وعده خدمت کردن ، مشغول چپاول و غارت کردن شد ،
و بجای زندگی و ساختن فقط کشت و اعدام کرد و ویران ساخت .
من از این نظام بدم می آید :
بخاطر آنکه برای صادر کردن خودش مسبب یک جنگ هشت ساله ویرانگر شد ،
بخاطر آنکه برای گرفتن کربلا و رفتن به قدس بهترین دوستان مرا به کشتن داد .
بخاطر آنکه برای رفع فتنه درعالم ، جوانی مرا تباه کرد و بر باد داد ،
بخاطر آنکه به بهانه آزادی قدس تمام آزادی های ما را از ما گرفت ،
بخاطر آنکه به اسم شهادت صدها هزار جوان این مملکت را به کام مرگ فرستاد ،
بخاطر آنکه با ادامه جنگ فقط به شرکت های تسلیحاتی غرب منفعت رساند ،
بخاطر آنکه بعد از هشت سال با خوردن یک جام زهر آنرا با خفت تمام کرد ،
بخاطر آنکه بجای گرفتن غرامت برای دشمن نیروگاه و جاده و بیمارستان میسازد .
من از این نظام بدم می آید به دلیل آنکه :
نه تنها فقر را ریشه کن نکرد ، بلکه مردم را بفروختن کلیه وادار کرد ،
نه تنها ریشه فحشا را خشک نکرد ، بلکه سن فحشا را به ۱۳ سال رساند ،
نه تنها اعتیاد را از بین نبرد بلکه با آن کاسبی راه انداخت ،
نه تنها به جوانان اهمیت نداد بلکه رکورد دار فرار مغز ها شد ،
نه تنها به خودکفائی نرساند بلک مملکت را سطل آشغال چین و روسیه کرد ،
من از این نظام بدم میاد بخاطر آنکه زندان هایش پر است ،
من از این نظام بدم میاد بخاطر آنکه روزی چند نفر را اعدام میکند ،
من از این نظام بدم میاد بخاطر آنکه فقط حق با خودش هست ،
من از این نظام بدم میاد چون تمام خدمتگزاران آن دزد و رشوه بگیر و اختلاس گر هستند ،
من از این نظام بدم میاد بخاطر اینکه تحمل حتی یک حرف و فکر مخالف را ندارد ،
من از این نظام بدم میاد چون به همه دروغ میگوید ،
من از این نظام بدم میاد چون به هیچکدام از وعده هایش عمل نمیکند ،
من از این نظام بدم میاد چون بچه های غزه از بچه های کشور خودمان عزیزتر هستند ،
من از این نظام بدم میاد چون سرنوشت مردم فلسطین و لبنان برایش از سرنوشت من و دیگر ایرانیان مهمتر است ،
من از این نظام بدم میاد که بجای کمک کردن به مردم خودمان به مردم دیگر کشور ها کمک میکند ،
من از این نظام بدم میاد چون میتواند در ظرف ۲۴ ساعت مخالفش را در هر کجای دنیا خفه کند و بکشد ولی پس از سه ماه نمیتواند چند نفری که به صورت دختران و زنان هموطن من اسید پاشدند را دستگیر کند،
من از این نظام بدم میاد چون جوانانی را برای تجاوز به عنف به دار میکشد ولی به مدیران خودش که به مادر میهن تجاوز میکنند کاری ندارد ،
من از این نظام بدم میاد چون برای دزدین یک مرغ دست مجرم را قطع میکند ولی به دزدان میلیاردی حبس تعلیقی میدهد ،
من از این نظام بدم میاد چون پس از ۳۶ سال هنوز یک کار ، فقط یک کار در راه منافع ملی و برای آرامش و آسایش مردم انجام نداده و به پایان نرسانده ...
من از این نظام بدم میاد چون ...
آیا با این همه دلایل من حق مخالف بودن و مخالفت کردن با این نظام را ندارم ؟
حالا من از این برادر و دیگر برادران ارزشی و حزب الهی میپرسم :
برادر من تو چرا اینقدر از این نظام خوشت می آید و از آن حمایت میکنی ؟
حالا تو بگو و دلیل بیاور که چرا از این نظام بدت نمی آید ؟
حالا تو بگو که از کدام کار آنها دفاع میکنی ؟
حالا تو بگو چطور به چنین کسانی اطمینان میکنی و از آنها توقع درست و پاک بودن و ساختن این مملکت را داری ؟
به قلم : مصطفی نیک کردار

۱۳۹۴ دی ۲۸, دوشنبه

قوه قضاییه ایران: بر اساس قرآن، قصاص مایه حیات است

معاون فرهنگی قوه قضاییه درایران گفته است: برابر نص صریح قرآن قصاص مایه حیات است و نمی توان آن را نادیده گرفت.


معاون فرهنگی قوه قضاییه درایران با اعلام اینکه غرب از طریق تبلیغات در حال گسترش تفکر سکولار و لیبرال در جامعه ایران است گفته است: دشمنان حملات زیادی از این ناحیه به دستگاه قضایی ما وارد می کنند. این در حالی است که برابر نص صریح قرآن قصاص مایه حیات است و نمی توان آن را نادیده گرفت.
به گزارش «تسنیم» معاون فرهنگی قوه قضاییه روز چهارشنبه ۲۳ دی با بیان این مطلب افزود: تنها راه پیشرفت مسایل حقوق بشری کشور در عرصه بین اللملی این است که باید نگاه اسلامی و خدایی خود را با چنان قوتی در دنیا تبلیغ کنیم که به رسمیت شناخته شود.

* در همین زمینه : حق قصاص نص صریح قرآن است

«هادی صادقی» هم‌چنین با اشاره به بحث افزایش طلاق در کشور علت این مساله را افزایش ازدواج های مدرن دانست و اظهار داشت: در ۱۰ سال گذشته نسبت ازدواج و طلاق ۱۰ به ۱ بود که این آمار امروز به نسبت ۳ به ۱ نزدیک شده است، یعنی در برابر هر ۳ ازدواج یک طلاق در کشور رخ می دهد.
وی به کاربردن اصطلاح «ازدواج سفید» در مورد مردان و زنانی که بدون علقه زوجیت با هم زندگی می کنند را کاربردی غلط دانست و افزود: لطفن به هیچ‌وجه برای این امر نامبارک از واژه ازدواج سفید استفاده ننمایید، چرا که این عمل نه ازدواج محسوب می شود و نه سفید است و پیشنهاد می کنم عبارت «همباشی سیاه» را جایگزین آن نمایید.
معاون فرهنگی قوه قضاییه هم‌چنین برابری حقوق زن و مرد را امری غلط خواند و اظهار داشت: حقوق زن و مرد شبیه به هم نیست، بلکه متعادل است و باید عدل و انصاف در حقوق زن و مرد رعایت شود.

۱۳۹۴ دی ۲۷, یکشنبه

جمهوری اسلامی رتبه « نهم » در گزارش لیست جفا برمسیحیان ۲۰۱۵


این گزارش  از واقعیت ی جالب اما نه خیلی شگفت انگیز پرده برمی دارد و آن واقعیت این است که : “اسلامگرایی افراطی در حال رشد است. ۹ کشور از ۱۰ کشور صدر جدول که بیشترین جفا را به مسیحیان سراسر دنیا می رسانند کشور های اسلامی هستند.


به گزارش خبرگزاری ها ، ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﺴﯿﺤﯽ (OpenDoors)  “درهای باز” (سازمانی که حامی کلیسا های جفا دیده در سراسر جهان است) ، با انتشار ﻟﯿﺴﺘﯽ، ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﮐﺸﻮﺭ ﮐﻪ ﻣﺴﯿﺤﯿﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺗﺤﺖ ﺁﺯﺍﺭ ﻭ ﺍﺫﯾﺖ ﻗﺮﺍﺭ دارند نام برد.
ﺩﺭ گزارش سالانه ﻟﯿﺴﺖ سال ۲۰۱۵ ، جمهوری اسلامی ﺩﺭ ﺭﺩﻩ ﻧﻬﻢ ﻭ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺩﻩ چهارم ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻣﺴﯿﺤﯽ ﺳﺘﯿﺰ ﺟﺎﯼ گرفته اند.
به گفته ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﺴﯿﺤﯽ ﺩﺭﻫﺎی ﺑﺎﺯ ، ﻟﯿﺴﺖ ﺟﺪﯾﺪ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ بررسی های آماری سال گذشته است. بر پایه این گزارش در سال ۲۰۱۵ میلادی بیش از ٧۴٠٠ مسیحی تنها به جرم مسیحی بودن کشته شده اند. در همین زمان نیز بیش از ٢۴٠٠ کلیسا تخریب شده است.
سازمان مسیحی درهای باز، جمهوری اسلامی ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺗﺒﻪ « ﻧﻬﻢ » ﺍﯾﻦ ﻟﯿﺴﺖ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﮐﺸﻮﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
در لیست سالانه منتشره (سال گذشته) جفا بر مسیحیان در سال ۲۰۱۴ جمهوری اسلامی ایران در رتبه «هفتم» قرار داشت و اختصاص رتبه «نهم» در آغاز سال ۲۰۱۶ برای کارنامه حکومت جمهوری اسلامی بدین معنا نیست که وضعیت مسیحیان در ایران بهبود یافته بلکه جفا و آزار و مسیحیان در دیگر کشورهای بخصوص اسلامی شدت یافته است . حضور کشورهای در لیست ۲۰۱۵ که عمومن اسلامگرایان افراطی در آن فعالیت دارند گویای این مطلب می باشد .
ﺑﺎ ﺍﯾﻨﺤﺎﻝ جمهوری اسلامی ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺩﺭ بین ١٠ کشور نخست این لیست است.
کره شمالی به عنوان کشور کمونیستی منزوی در دوازده سال گذشته همچنان در رتبه اول جدول کشورهای آزار دهنده به مسیحیان قرار دارد. به طوری که به همراه داشتن حتی یک انجیل میتواند به مسیحی بودن شخص دلالت داشته و عواقبی نظیر اعدام یا زندان برای شخص و تمام خانواده اش را به همراه داشته باشد. تخمین زده میشود که در این کشور بین ۵۰۰۰۰ تا ۷۰۰۰۰ مسیحی در کمپ های کار اجباری و در وضع اسف بار نگهداری میشوند. رژیم کره شمالی از مسیحیان به عنوان حربه در رقابت با کشورهای غربی استفاده می کند.


* در همین زمینه : کره شمالی کشیش کانادایی را به حبس ابد محکوم کرد»

حضور پررنگ کشورهای اسلامی در این لیست نکته ویژه این لیست است. بیشتر ده کشور نخست این لیست را دولت های مسلمان تشکیل می دهند. اسلام‌گرایی و گسترش فعالیت گروه‌های افراطی در نقاط مختلف جهان، با تشدید آزار و سرکوب اقلیت‌های دینی و مسیحیان همراه بوده است. در ۴۰ کشور از ۵۰ کشوری که مورد بررسی قرار گرفته‌اند، تندروهای اسلام‌گرا حضور فعال دارند.
 واقعیت این است که : “اسلامگرایی افراطی در حال رشد است. ۹ کشور از ۱۰ کشور صدر جدول که بیشترین جفا را به مسیحیان سراسر دنیا می رسانند کشور های اسلامی هستند. ۳۸ کشور نیز از کل ۵۰ کشور شرایط اسلامگرایی افراطی دارند.”
در گزارش منتشره کشور عراق نیز در رتبه دوم این لیست جای دارد، سال گذشته وقتی داعش (دولت اسلامی)‌ با گردن‌ زدن – و حتی صلیب کشیدن- اعلام خلافت کرد، هزاران مسیحی از ترس فرار کردند.دولت اسلامی می‌خواهد برداشت خود از اسلام را تحمیل کند و قسم خورده منطقه را از کافران پاک کند و برای این کار مسیحیان و بقیه اقلیت‌ها را هدف گرفته است.
کشور اریتره که یک دیکتاتوری اسلامی است در رتبه سوم این لیست قرار گرفته است. ﺍﺭﯾﺘﺮﻩ ﺍﺯ ﺭﺩﻩ ﻧﻬﻢ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۲۰۱۴ ﺑﻪ ﺭﺩﻩ ﺳﻮﻡ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۲۰۱۵ صعود کرد این امر ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺑﺪﺗﺮ ﺷﺪﻥ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﻣﺴﯿﺤﯿﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ دارد.
ﺩﺭ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ حضور گروه تروریستی دولت اسلامی (ﺩﺍﻋﺶ) ﺩﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﻭ ﺳﻮﺭﯾﻪ باعث ﺧﺮﻭﺝ بخش عمده ای از جمعیت مسیحی خاورمیانه ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. بر پایه ﺍﯾﻦ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺁﺯﺍﺭ ﻭ ﺍﺫﯾﺖ مسیحیان ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﯾﻘﺎ ﺑﻪ ﻭﯾﮋﻩ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺟﻨﻮﺏ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﺁﻓﺮﯾﻘﺎ که تحت کنترل دولت های مسلمان یا گروه های اسلامگراست ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺭﺷﺪ ﺍﺳﺖ.
“مسئله جفا بر مسیحیان در کل در تمامی دنیا به طرز ناراحت کننده ای رو به رشد است. یکی از مهمترین عواملی که به چشم میخورد این است که کشورهای بیشتری که اکثرن هم اسلامی هستند به سمت ناپایداری و تبدیل شدن به دولت هایی در جهت عدم پیشرفت و ترقی پیش می روند و در مواردی حتی ناپایدار و به سوی پس رفت هستند. برای مثال از کشورهای سومالی، افغانستان و پاکستان و سوریه می توان به عنوان کشورهای ساکن و بدون پیشرفت یاد کرد. این موضوع باعث بروز سختی هایی می شود که حتی سخن گفتن در مورد آن نیز دشوار خواهد بود. دلیل آن هم این است که در کشور های عقب مانده رسانه ای مختص برای مسیحیان وجود ندارد که از طریق آن نگرانی های سیاسی خود را مطرح کنند. آنها تنها می توانند نگرانی های خود را از طریق دعا و بطور روحانی بیان کنند و از طریق کلام خدا قوت قلب یابند.”

مبادله ایران و امریکا ؛ و آزادی کشیش زندانی « سعید عابدینی »


در راستای مصوبات شورای عالی امنیت ملی ایران و مصالح کلی نظام چهار زندانی ایرانی دو تابعیتی از جمله مسیحی سعید عابدینی ظرف روز جاری در چهار چوب مبادله زندانیان آزاد شدند.”
به گزارش خبرگزاری ها در حالی که گفته می‌شود بخشی از مذاکرات جان کری و محمدجواد ظریف به مبادله زندانیان ایران و آمریکا اختصاص داشته است، عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران گفته است که آزادی زندانی‌های “دوتابعیتی” در ایران “در راستای مصوبات شورای عالی امنیت ملی ایران و مصالح کلی نظام” صورت گرفته است.این افراد ظرف روز جاری شنبه ۲۶ دی ماه ۱۳۹۴ ( ۱۶ ژانویه ۲۰۱۶) در چهار چوب مبادله زندانیان آزاد شدند.”
کشیش سعید عابدینی از نوکیشان مسیحی، جیسون رضاییان خبرنگار واشنگتن پست،امیر حکمتی و نصرت‌الله خسروی رودسری چهار ایرانی دو تابعیتی آزاد شده از زندان های ایران هستند.
خبرگزاری دولتی ایران، ایرنا نام زندانی‌های آزادشده در آمریکا را نادر مدانلو، بهرام مکانیک، خسرو افقهی، آرش قهرمان، تورج فریدی، نیما گلستانه و علی صابونچی معرفی کرده است.

* در همین زمینه : جان کری خواستار آزادی فوری آمریکایی‌های زندانی در ایران شد

یک مقام آمریکایی به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است که توافق بر سر تبادل این زندانی‌ها بعد از ۱۴ ماه مذاکره “در ۲۴ ساعت گذشته” به دست آمده است.
به گفته مقام‌های ایرانی و آمریکایی دولت سوئیس در مبادله زندانی‌ها نقش ایفا کرده است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز گفته است که هر چهار آمریکایی ایرانی‌تبار آزاد شده و با پرواز هواپیمایی سوئیس از کشور خارج شده اند.
نغمه عابدینی همسر کشیش سعید عابدینی نیز در توییتر خود آزادی سعید را تایید کرده است.

* در همین زمینه : قانونگذاران کشورهای جهان خواستار آزادی کشیش سعید عابدینی شدند

شورای عالی امنیت ملی ایران به ریاست رییس جمهوری، حسن روحانی، و تحت نظارت رهبر جمهوری اسلامی ایران، ایت الله خامنه ای، تصمیم گیری می کند.
در طی یکسال اخیر و در کنار مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا، بارها بحث درخواست آزادی زندانیان آمریکایی دوتابعیتی در ایران مطرح شده اما مقام های ایران پاسخ مشخصی به آن نداده بودند. بعد از توافق هسته ایی ایران و جامعه جهانی، موضوع زندانیان ایرانی-آمریکایی به مساله ای مهم بین دو کشور تبدیل شده است.

* در همین زمینه : آزادی کشیش سعید عابدینی در سایه توافق هسته ایی ؟!

در زمان طرح بررسی توافق هسته ای با ایران در کنگره آمریکا، سناتورها و نمایندگان جمهوری خواه کنگره آمریکا بارها دولت این کشور را به کوتاهی در قبال آزادی آمریکایی های زندانی در تهران متهم کردند.

* در همین زمینه : احتمال آزادی کشیش سعید عابدینی در صورت آزادی شهروندان ایران در آمریکا

سعید عابدینی در جریان سفری که «برای بازدید از خانواده و پیگیری تاسیس یک پرورشگاه» به ایران داشته است، از ۵ مهر ماه ۱۳۹۱ در زندان اوین در حبس بود. پس از بازداشت ” سعید ” همسر وی در این باره گفته بود : « سعید زمانی که در ایران بسر می بُرد با ایمان و گرویدن به مسیحیت از منظر جمهوری اسلامی خود تبدیل به یک مجرم شد».
اولین جلسه دادگاه « سعید عابدینی » از نوکیشان مسیحی مقیم امریکا صبح روز دوشنبه سوم بهمن ماه ۱۳۹۱ ( ۲۲ ژانویه ۲۰۱۳) بطور غیرعلنی به ریاست قاضی پیرعباسی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد.
دادگاه اتهام این نوکیش مسیحی را « تشکیل کلیساهای خانگی به قصد برهم زدن امنیت کشور و تبانی جهت ارتکاب جرم» عنوان  و وی را به هشت سال حبس محکوم کرد.

۱۳۹۴ دی ۲۲, سه‌شنبه

شوخی آیت الله خامنه ای با مخالفین نظام!


آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب دردیدار صبح شنبه با مردم پر شور قم نشان داد که همچنان از روحیه لطیف و خوبی برخوردار است و حتی در این وضعیت قاراشمیش هم میتوانند شوخی و مزاح بفرماید !  (( ماشالله هزار باریکلا از هر پنجول شون صدتا هنر میباره...))  مقام عظما در مورد انتخابات آتی مجلس گفتند :  [[ ایشان با تأکید مجدد برضرورت شرکت همه واجدان شرایط رأی دادن در انتخابات افزودند: همچون گذشته اصرار داریم که همه، حتی کسانی که نظام را و رهبری را قبول ندارند پای صندوق‌ها بیایند چرا که انتخابات متعلق به ملت، ایران و نظام جمهوری اسلامی است. ]]
خدائی ایشان گوله نمک هستند و من داشتم دو ساعت به این شوخی بامزه میخندیدم ...  (( شما که نظام را قبول نداری بیا رای بده چون انتخابات متعلق به نظام است ....ای خدا مردم از خنده ...))  هر چند که به نظر من برای این که ایشان به مخالفان نظام نشان بدهند که آنطور که فکر میکنند ، مقام عظما آنقدر بد و بداخلاق هم نیست و بلدند که شوخی هم بکنند و تیکه بپرانند ، لکن یک شوخی بانمک و دست اول ۲۰۱۶ کردند که نظر مخالفان تغییر پیدا کند .  اما برخی از آگاهان سیاسی معتقدند که ایشان عمدی این تیکه را انداختند که ببینند این مردمی که نشسته اند و بر و بر ایشان را نگاه میکنند اصلا در باغ هستند یا همان در عالم هپروت سیر میکنند...!  اما بعضی از تحلیلگران مطمئن هستند که مقام ولایت ، انتخابات را با سبد کالا و یارانه یا پول نفت و یا انرژی هسته ای حق مسلم ماست ، اشتباه گرفتند و این حرف همینجوری از دهان ایشان پریده است .  ولی تعدادی از مفسران این حرف آقا را نوعی تیز بازی تفسیر کرده اند و میگویند ایشان خواسته با این گفته خود ببینند که چه تعداد افراد احمق در میان مخالفانشان هستند و آمار بیشعور های آنها را بگیرند !  همچنین گروهی از پاچه خواران ایشان سخت بر این باور هستند که مقام معظم رهبری این تیکه را به موافقان نظام انداخته و به اصطلاح به در گفته که دیوار گوش کند ، یعنی آنکه آندسته از کسانی که تعین صلاحیت نشدند و همینجوری عشقی حذف شدند پیش خودشان بگویند : وقتی آقا مخالفان نظام را به رای دادن ترغیب و تشویق کرده ، ما که دیگر جای خود داریم و باید حتما برویم و رای بدهیم...  اما برخی از مقامات امنیتی و اطلاعاتی که هیچ اظهار نظری نکردند و هیچی نگفتند ، فهمیدند که این همان کد چراغ سبز اعلام دلبخواه تعداد رای دهندگان و نتیجه انتخابات است که باید حتما بیش از ۹۹​۲ درصد از مردم ، چه مرده ، چه زنده ، چه موافق ، چه مخالف ، و چه راست و چه دروغ در این انتخابات شرکت کرده باشند !  اما باز هم هر چند که من میگویم ایشان یکهوئی و همینجوری طبع شوخی شان مثل طبع شعرشان گل کرد و یک شوخی ای کردند ولی هر چه فکر کردم مخالفان نظام را فهمیدم ولی مخالف رهبری را نفهمیدم و متوجه منظور این حرف نشدم . مگر در کل کرده زمین ایشان مخالفی هم دارند و یا اصلا کسی دلش می آید که مخالف رهبری باشند و با او مخالفت کنند و خدائی نکرده رهبری ایشان را قبول نداشته باشند ؟؟!                                      من که نفهمیدم !؟؟!  

۱۳۹۴ دی ۱۹, شنبه

گزارش علمی؛ اسلامگرایان انتحاری «نجس» از دنیا می روند!

بیشتر تولید کنندگان مواد منفجره در تولیدات خود از موادی با پایه فراورده های”خوک” استفاده می کنند.


بر اساس یک گزارش علمی بیشتر تولید کنندگان مواد منفجره نظیر TNT، C4 و سازندگان راکت در تولیدات خود از موادی با پایه فراورده های”خوک” که در دین اسلام نجس است استفاده می کنند.
این بدان معناست که انتحارکنندگان مسلمان با بدنی ناپاک از نظر دین اسلام کشته می شوند.
بخش عمده ای از ژلاتین به کار رفته در گلیسیرین از فراورده های خوک است.
ژلاتین به صورت عمده در گلیسیرین که از اجرای عمده ساخت مواد منفجره است به کار گرفته می شود.
با پخش شدن این خبر در کشورهای اسلامی که پاستیل و ژله از اجزای حیوان تهیه می شود و اگر آن حیوان حرام گوشت باشد و یا ذبح شرعی نشده باشد؛ پس این فرآورده ها هم نجس و خوردن آنها حرام خواهد بود؛ کسانی که به دنبال غذای حلال بوده دچار نگرانی شدند.
بسیاری از علمای اسلام بر این باورند که ژلاتین از فراورده های حیوانی است و حلال یا حرام بودن آن بستگی به حلال یا حرام بودن آن اجزایی دارد که در تهیه ژلاتین از آن استفاده می شود.
اگر از اجزای خوک و یا حیوانی بود که ذبح شرعی نشده باشد؛ ژلاتین به دست آمده نجس است.
با توجه به نظر علمای اسلام، به نظر می رسد بیشتر کشته شدگان انتحاری مسلمان که اغلب عضو گروه های تروریستی هستند ناپاک و نجس از دنیا می روند.

۱۳۹۴ دی ۱۸, جمعه

پیمان مروتی فعال دانشجویی به ضرب گلوله کشته شد + عکس و ویدیو

«پیمان مروتی» فعال دانشجویی،مهندس برق، متولد ۱۱ آذر ماه ۱۳۶۴و دانشجوی ترم آخر کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد صفا دشت بامداد روز جمعه ۲۷ آذر ماه سال جاری از سوی افراد ناشناس با شلیک دو گلوله به سر و سینه اش در مقابل درب منزل واقع در منطقه یاخچی آباد تهران کشته شد.


به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، این فعال دانشجویی و مهندس برق که همزمان با تحصیل جهت رفع مخارج زندگی مدت چهار سال را در سازمان گوشت (پشتیبانی دام ایران) به عنوان کارمند شاغل بوده و از دو سال گذشته جهت ادامه کار در این سازمان به قزوین منتقل شده بوده است، روز پنجشنبه ۲۶ آذر ماه ۱۳۹۴ جهت شرکت در کلاس های خود و همچنین برگزاری سمیناری در دانشگاه به تهران آمد.
در بامداد روز جمعه ۲۷ آذر ماه سال جاری، پیمان متوجه حضور خودرویی با سرنشینان مشکوک در مقابل درب منزل شده و پس از حضور در مقابل درب با شلیک دو گلوله مستقیم به سر و سینه اش کشته می شود.
خانواده و آشنایان این فعال دانشجویی در گفتگویی با «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» گفته اند ” ساعت یک ربع به یک بامداد روز جمعه ۲۷ آذرماه بود که پیمان به همراه پدرش «علی مروتی» متوجه خودروهایی مشکوک در مقابل منزل، آخر کوچه و اول کوچه شدند. پدر پیمان به همراه او به مقابل درب منزل رفتند. پس از باز شدن درب منزل پیمان با شلیک دو گلوله به سر و سینه اش از سوی آنها به زمین افتاد ، پدر پیمان نیز در طی این حادثه با شلیک گلوگه ای دیگر از ناحیه دست مجروح شد. همسایه ها و عموی پیمان جهت کمک به خیابان آمدند، افراد ناشناس پس از دیدن این صحنه شروع به ایجاد رعب و وحشت کرده و تعداد زیادی تیر هوایی شلیک و سریعا متفرق شدند که در فیلمی که از سوی همسایه ها تهیه شده کاملا مشخص است. بدن نیمه جان پیمان را به همراه پدرش به بیمارستان امیرالمومنین منتقل کردیم. مسوولین بیمارستان پس از دیدن وضعیت پیمان گفتند ما نمی توانیم کاری کنیم و ما به ناچار پیمان را به بیمارستان سینا انتقال دادیم. وضعیت پیمان بسیار وخیم بود. تیرهای ساچمه ای در سر و سینه او منتشر و ساعت ۳:۳۰ بامداد روز جمعه ۲۷ آذر ماه قلب او از حرکت باز ایستاد.”
خانواده و آشنایان این فعال دانشجویی و آزادی خواه در ادامه افزودند ” پیش از وقوع حادثه چندیدن بار با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتیم و حضور افراد مشکوک و ناشناس که در اطراف منزل کمین و نظاره گر منزل هستند را به آنها اطلاع دادیم اما هیچ ارگانی جهت بررسی به آنجا اعزام نشد. حتی پس از وقوع حادثه نیز همسایه ها و آشنایان مجددا تماس گرفتند و باز ارگانی اعزام نشد. پس از گذشت دو ساعت از انتقال پیمان و پدرش به بیمارستان و از حرکت ایستادن قلب پیمان نیروهای اطلاعات و امنیتی به بیمارستان آمده و ما را تهدید کرند که خبر ترور پیمان و شلیک های گلوگه به هیچ عنوان نباید رسانه ای شود و محل را ترک کردند. ما به پلیس منطقه ۱۳۰ نازی آباد ماجرا را توضیح دادیم و تاکنون هیچ ارگانی پاسخگو نبوده و بی تفاوت هستند .”


خانواده این فعال دانشجویی در آخر افزودند ” بعضی از رسانه های خبری به دروغ نوشته اند “صبح روز جمعه عامل جنایت به در خانه پیمان رفته که بین آنها درگیری صورت گرفته و پسر جوان پس از کتک کاری به محله شان رفته و شب با در دست داشتن کلت کمری و شکاری برای انتقام‌گیری به محله یاخچی آباد رفته که پس از تیراندازی و زمین گیر شدن پیمان و پدرش پا به فرار گذاشته‌ اند و مامورین خیلی زود جهت دستگیری پسر جوان وارد عمل شدند و زمانی که به مخفیگاه وی در کرج رفتند متوجه فراری بودن مرد تیرانداز شدند.”
خانواده این فعال دانشجویی در پی انتشار این خبر گفتند ” تمامی این اخبار درج شده دروغی بیش نیست و تا کنون هیچ مسوولی جهت رسیدگی اقدام نکرده است حتی ما را تهدید به بازداشت در پی انتشار اخبار و رسانه ای شدن کرده اند.”
یک منبع آگاه دیگر در گفتگویی با کمپین گفته “این افراد ناشناس پس از تیر اندازی به پیمان و پدرش شروع به تیر اندازی های هوایی پی در پی کردند و متواری شدند. پیمان خصومت شخصی با هیچکس نداشته و تنها فعال دانشجویی و آزادی خواه بوده و همیشه در کارهای خیرو کمک به دیگران سهیم بوده. پیمان پیش تر چندین بار از سوی افراد ناشناس تهدید شده بود”
این منبع آگاه در ادامه افزود “مراسم یادبود و خاکسپاری «پیمان مروتی» باحضور گسترده دوستان و آشنایان نامبرده برگزار شد. حضور نیروهای لباس شخصی و امنیتی در میان شرکت کنندگان به وضوح دیده می شد.”
فیلمی از مراسم تشیع پیکر «پیمان مروتی» و همچنین تیر اندازی و ایجاد رعب و وحشت افراد ناشناس پس از حضور همسایه ها و درگیری عموی پیمان با آنها در اختیار «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» قرار گرفته است که در پی می آید.


ویدویی پس از کشته شدن «پیمان مروتی» فعال دانشجویی  و  مجروح شدن پدرش «علی مروتی» از سوی افراد ناشناس که پس از حضور همسایه ها و عموی پیمان شروع به تیر اندازی هوایی و ایجاد رعب و وحشت  کرده و  متواری  شده اند.

دفاعيه كشيش شهید”مهدی ديباج“

دوستان متن زیر دفاعيه كشيش شهید”مهدی ديباج“ در دادگاه ساري 3 دسامبر 1993 است. فردی که آنچنان دل در گرو عیسی مسیح داده بود که زندگیش سمبل فردی آزاده، مقتدر و با ایمان خالص است. گرچه متن اندکی طولانی است ولی همت کنید و تا انتها بخوانید... آنچنان با قلب انسان کار میکند که آه و فغان از نهاد آدمی برمی خیزد که چرا و به کدامین گناه؟!!! چقدر وجود پاک مهدی دیباج ها اکنون می توانست به نجات کشورمان کمک کند و فیض و برکت از دست رفته چهل سال گذشته را به دامان مردمانی که در تاریکی و ظلمت زندگی می کنند ، بازگرداند. به امید احتراز پرچم آزادی منجی عالم مسیح خداوند بر فراز کشورمان ایران..


در نام مقدس خدا كه هستی و حيات ماست
با نهايت فروتنی از داور آسمانها و زمين برای اين فرصت گران بها سپاسگزارم. و با خضوع و خشوع برای او انتظار میكشم تا مطابق وعده های خود مرا از اين محاكمه رستگار فرمايد.
با عرض ادب ، از حضور اعضا محترم دادگاه هم تمنا دارم به احترام نام خداوند با شكيبايی به عرايضم توجه فرمايند. من ناچيز مسيحی هستم ،گناهكاری كه ايمان دارم عيسی مسيح به خاطر گناهان من بر روی صليب جان خود را فدا كرد و بوسيله رستاخيز و غلبه بر مرگ ، مرا در حضور خداي قدوس ، عادل ساخت( روميان 4:25اين حقيقت را خدای حقيقی در كلام مقدس خود انجيل می فرمايد .عيسی ، يعني نجات دهنده .
چون او امت خود را از گناهانشان نجات می دهد( متي 1:21)
مسيح جرم گناهان ما را به بهای خون خود پرداخت و به ما حيات تازه بخشيد تا به ياری روح القدس برای جلال خدا زندگی كنيم و سدی باشيم در برابر فساد(متي 13:5)
و كانالی باشيم برای بركت و شفا (متي14:5) و خود را در محبت خدا محفوظ بداريم(يهودا21)
به پاس اين همه لطف ،از اين بنده ناچيز خود خواسته نفس خود را انكار كنم و جان بر كف پيرو او باشم(لوقا23:9) و از مردم نترسم اگر جسم مرا مي كشند( متي 28:10) بلكه تكيه من به آفريدگار هستي بخش باشد كه اين تاج رحمت و رافت را بر سر من نهاده و براي محبان خود حامی قوی و اجر بسيار عظيم است.
به من تهمت ارتداد زده اند!!
خدای ناديده كه عارف قلوب است به ما مسيحيان اطمينان بخشيده كه از مرتدان نيستيم تا هلاك شويم، بلكه از ايماندارانيم تا جان خود را نجات دهيم.( عمرانيان 39:10)
در فقه اسلامی هم مرتد به كسي گفته ميشود كه به خدا ، انبيا و معاد ايمان ندارد. ما مسيحيان به هر سه ايمان داريم. مي گويند: مسلمان بودی و مسيحي شدی. نه ! من سالها بي دين بودم . با مطالعه و تحقيق به دعوت خدا لبيك گفتم و به عيسی مسيح خداوند ايمان آوردم تا دراي نعمت حيات جاوداني شوم(يوحنا47:6). دين را مردم اختيار ميكنند اما مسيحی را مسيح انتخاب مي كند. مي فرمايد: شما مرا بر نگزيديد ، بلكه من شما را برگزيدم.
( يوحنا 16:15). از كي ؟ پيش از بنياد عالم! مردم می گويند : از بدو تولد مسلمان بودی . خدا ميفرمايد: از ازل مسيحی بودم. می فرمايد : هزاران سال پيش حتي قبل از اين كه خدا دنيا را بيافريند ما را انتخاب كرد تا بوسيله آن فداكاری كه مسيح در راه ما كرد مال او باشيم.(افسسيان 4:1) مسيحی يعنی مال عيسی مسيح.
خدای بی همتا كه آخر را از اول می بيند و مرا برگزيد تا مال او باشم ، از ازل می دانست دل كی به او چسبيده و چه كسی ايمان و ابديت خود را به يك كاسه آش می فروشد.من ترجيح می دهم تمام عالم بر ضد من باشند، اما خدای تعالی با من باشد، همه مرا مرتد و مطرود بدانند اما مورد تاييد خدای ذوالجلال باشم. چون انسان بظاهر می نگرد اما خدا به دل ، او كه از ازل تا به ابد خداست هيچ امری محال نيست . تمامی قدرت در آسمانها و زمين در دست اوست. خدای توانا هر كه را بخواهد بلند ميكند يا پست ، قبول ميكند يا رد، به بهشت مي فرستد يا به جهنم . چون هر چه خدا ميخواهد همان ميشود. آيا كسی ميتواند يك نفر را از محبت خدا جدا كند؟ يا رابطه خالق را با مخلوق خود بهم بزند؟ يا يك قلب وفادار به خداوند را شكست بدهد؟ او زير سايه قادر مطلق در امن و امان است. پناهگاه ما تخت رحمت خدا و از ازل مرتفع است. من ميدانم به كی ايمان دارم. او قادر است امانت مرا تا به آخر حفظ كند تا به ملكوت برسم، جايی كه عادلان مثل خورشيد ميدرخشند(متي43:13)
اما بدكاران در آتش جهنم به سزای خود ميرسند(لوقا28:13)
به من ميگويند : برگرد! از آغوش پروردگار خويش پيش كی برگردم؟ آيا ميشود به جاي اطاعت از احكام خدا ، حرف مردم را پذيرفت؟ 45 سال است با خدای معجزات راه ميروم و سايه لطف خدا بر سرم است و سرا پا مديون محبت ها و توجهات پدرانه او هستم.
عشق مسيح سراسر وجودم را تسخير كرده و گرمی محبت او را در تمام ذرات وجود خويش احساس ميكنم. خدا كه فخر و جلال و پشت و پناهم است با بركات و معجزات و حمايتهای بی دريغ خود روی من مهر تاييد زده است (دوم قرنتيان22:1) اين امتحان ايمان يك نمونه بارز است.
خداوند خوب و مهربان هر كه را دوست دارد اصلاح و تاديب ميكند(عبرانيان6:12) . و هر لحظه او را می آزمايد تا در خور آسمان شود. خدای دانيال كه رفقای او را در ميان شعله های آتش زنده نگه داشت، 9 سال مرا در زندان حفظ فرموده و تمام پيش آمدهای بد را به خير و خوبی و نفع ما تمام كرده است، به طوری كه شادی و شكر گزاری در دلم موج می زند!
خدای ايوب ، ايمان و تعهد مرا در بوته آزمايش نهاده تا صبر و وفاداری مرا مزيد فرمايد. در اين 9 سال ، تمام مسئوليت ها را از من گرفته تا در پناه اسم مبارك او ، وقت خود را صرف دعا ، خواندن كلام خدا ، تفتيش قلب و تزكيه نفس خود كنم و در فيض و معرفت خداوند رشد نمايم. برای اين فرصت بی نظير خدا را شكر ميكنم . در تنگی به من وسعت داده ، مشقت سختم باعث سلامتی شده و مهرباني های او مرا احيا نموده است.
زهی عظمت احسان خدا كه برای ترسندگان ذخيره كرده است!
ايراد می گيرند كه چرا تبليغ می كنی!
اگر بينی كه نابينا و چاه است اگر خاموش بنشينی گناه است!
اين تكليف دينی ماست كه بدكاران را متقاعد كنيم تا در رحمت خدا باز است، از گناه دست بكشند و به او پناه آورند تا از خشم و غضب خدای عادل و مجازات هولناك آينده نجات يابند(يوحنا36:3) . عيسی مسيح می فرمايد: من در هستم ، هر كه از من داخل شود نجات يابد(يوحنا9:10). من راه راستی و حيات هستم . هيچكس نمی تواند به خدا برسد مگر بوسيله من( يوحنا 6:14)
در هيچكس غير از او نجات نيست.
زيرا اسمی ديگر زير آسمان به مردم عطا نشده كه بدان ما نجات يابيم (اعمال12:4). در ميان انبيای خدا فقط عيسی مسيح پس از مرگ زنده شد(لوقا7ـ5:24) و تا به ابد شفيع زنده ماست . او نجات دهنده ماست ، فرزند خداست(متي17:3). و شناخت او حيات جاوداني است(يوحنا3:17). من گناهكار كه خاك و خاكسترم ، به وجود مبارك او و به تمام فرمايشات و معجزات او در كتاب انجيل ايمان دارم و اختيار زندگي خود را به دست او
سپرده ام . براي من ، زندگي يعني مجالي كه به مسيح خدمت كنم و مرگ يعني فرصت بهتري كه بامسيح باشم. پس نه فقط راضيم به احترام نام مقدس خدا در زندان باشم ، بلكه حاضرم به خاطر عيسي مسيح خداوند جان بدهم و زودتر به ملكوت خدا برسم . جايي كه برگزيدگان خدا به حيات جاوداني مي روند اما شريران به عذاب جاوداني مكاشفه (8:21).
سايه لطف خدا و دست بركت و شفاي او بر سر شما باشد و بماند تا به ابد آمين.
با عرض حرمت،
زنداني مسيحي شما،
مهدي ديباج
كشيش ”مهدي ديباج“ چند ماه پس از آزادي از زندان بطرز مرموزي ربوده و در ماه ژوئن 1994 به شهادت رسيد!! روح آزاده اش محشور در کنار عیسی مسیح خداوند و در ملکوت حضرت اعلی همراه با سایر مقدسین و آمین!

۱۳۹۴ دی ۱۷, پنجشنبه

هفت اصل کلام خدا دربارۀ دعا


باید هرگاه کلام مسیح موعظه یا تعلیم داده می‌شود آن را بشنوید.
باید هر روز کلام خداوند را بخوانید.
باید هر هفته کلام خدا را در یک گروه کوچک مطالعه کتابمقدس بررسی کنید.
باید بیانات مهم مسیح را مرتب حفظ کنید.
باید در کلام مسیح تعمق کنید. یعنی در مورد مفهوم آن در زندگی شخصی خود تفکر کنید، دعا کنید تا بفهمید که او چه می‌خواهد.
باید کلام خدا را در زندگی خود به کار ببرید (متی ۷ : ۲۴؛ یوحنا ۱۵: ۱۰)
باید کلام خدا را با موعظه و تعلیم به سایرین منتقل کنید.
نکتۀ مهم بعدی اینست که كسانيكه روح بخشش دارند مي‌توانند پاسخ دعای خود را دریافت كنند، يكي از دلايلي كه اغلب مانع دعاكردن مي‌گردد نداشتن روح بخشش است.
مسيح وعده فرموده: وقتي به دعا بايستيد هرگاه كسي به شما خطا كرده باشد او را ببخشيد تا آنكه پدر شما نيز كه در آسمان است خطاياي شما را ببخشايد. (انجيل مرقس، 11: 25)
در مسيحيت شما دعا مي‌كنيد تا با خداوند مشاركت داشته باشيد، خداوند بي‌صبرانه منتظر است تا در دعا حضور يابيد، در حضور خداي پدر در نام عيسي خداوند و توسط روح القدس دعا مي‌كنيم. دعا اظهارات قلبي شما به خداوند است دعا تنها يك فعاليت نيست بلكه يك تجربه و رابطه است.
بعنوان فرزندان خدا از شما دعوت شده است تا با دليري به تخت فيض خداوند نزديك شويد. (عبرانيان، 14:4 الی16)
عیسی مسیح وعده داد: «اگر چيزي به اسم من طلب كنيد من آن را به جا خواهم آورد.» (انجيل يوحنا، 14: 14)
عبرانیان11: 6، بدون ايمان تحصيل رضامندي او محال است زيرا هركه تقرب به خدا جويد لازم است كه ايمان آورد. بنابراین دعای خود را با ایمان به حضور خدا ببرید.
دعا جايگاه ويژه‌اي در مسيحيت دارد و اول از همه چيز به دعا سفارش شده است (اول تيموتاوس، 2: 2 الی4)
مسيحيان معتقدند همانطور كه عيسي دعا كرد تا روح القدوس در زندگي شاگردانش عمل كند ما نيز مي‌توانيم دعا كنيم. وقتي كه به گناه خود اعتراف مي‌كنید باعث مي‌شود كه رابطه شما با خدا صميمي و شفاف شود و …
بطور كلي ما مسيحيان گفتگو با خدا و ستايش و پرستش او را بطور عادي و روزانه در وقت و بي‌وقت انجام مي‌دهیم و دعا قسمتي از زندگي ما می باشد. اين دستور پولس رسول كه «پيوسته دعا كنيد» (فيليپيان 1: 4)

۱۳۹۴ دی ۱۵, سه‌شنبه

پیش گویی زن بلغاری از بروز جنگ عظیم میان مسلمانان در سال

یک زن پیشگو  پایان موجودیت اروپا و بروز یک جنگ عظیم میان مسلمانان در سال ۲۰۱۶ را پیش‌بینی کرده است.


زن پیشگوی مشهور بلغارستانی که ۲۰ سال پیش درگذشت، پایان موجودیت اروپا و بروز یک جنگ عظیم میان مسلمانان در سال ۲۰۱۶ را پیش‌بینی کرده است.
روزنامه دیلی‌میل نوشت؛ “بابا وانگا”، زن پیشگوی بلغارستانی که در سال ۱۹۹۶ در سن ۸۵ سالگی درگذشت، به دلیل درست بودن ۸۵ درصد از پیشگویی‌هایش به عنوان “نوستراداموس بالکان” مشهور است.


این پیشگوی نابینا که تا قبل از این، وقوع حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر و سونامی مرگبار اقیانوس هند در سال ۲۰۰۴ را پیش‌بینی کرده بود، یکی از پیش‌بینی‌هایش این است که در سال ۲۰۱۶ افراط‌گران حمله بزرگی به اروپا انجام خواهند داد.
وانگا در طول عمرش صدها پیش‌بینی انجام داد که شامل بروز یک جنگ عظیم میان مسلمانان که با بهار عربی در سال ۲۰۱۰ آغاز می‌شود، بوده است.


وی پیش‌بینی کرده که این جنگ در سوریه اتفاق افتاده و در سال ۲۰۴۳ با استقرار یک “خلافت” به پایتختی شهر رُم ایتالیا به پایان خواهد رسید.

کوچک‌ترین کلیسای جهان در ایران

 تاریخ ایران اگر چه قرن‌هاست که با معماری اسلامی پیوند خورده، اما در گوشه و کنار کشور می‌توانید بناهای کم‌نظیری از معماری غیراسلامی را هم ببینید که به یادگارهای ماندنی در دنیا تبدیل شده‌اند. کلیسای قدیمی چالدران یکی از همین بناهایی است که لقب قدیمی‌ترین کلیسای دنیا را هم با خود یدک می‌کشد.


کوچک‌ترین کلیسای جهان نیز در شهرستان سوادکوه با عنوان کلیسای سرخ آباد مربوط به دوره پهلوی اول در روستای سرخ آباد سوادکوه واقع شده و این اثر در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۲۷۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
احمد باوند سوادکوهی پژوهشگر آثار تاریخی در گفت‌وگو با ایسنا با بیان اینکه کلیسای سرخ‌آباد در روبروی ایستگاه راه‌آهن سرخ آباد کنار جاده اصلی با فاصله دو کیلومتر از ورسک بر روی تونل راه‌آهن قرار دارد، اظهار کرد: این کلیسا در اوایل دوران پهلوی برای انجام مراسم مذهبی کارکنان راه‌آهن توسط مهندسین مسیحی ایتالیایی که برای ساخت راه‌آهن به سوادکوه آمده بودند احداث شد در واقع عبادتگاه آنان بود.
وی افزود: بر سر در این کلیسا به دلیل آنکه نوشته‌ای به زبان ایتالیایی حک شده، احتمال می‌رود مهندسین ایتالیایی کلیسای سرخ آباد سوادکوه را ساخته باشند.
باوند با عنوان اینکه این کلیسا در واقع کوچک‌ترین کلیسای جهان است، اظهار کرد: طول و عرض این کلیسا سه در سه و با دری ورودی و دو پنجره یکی در سمت شرق و دیگری در سمت شمال است.
وی با بیان کرد: کلیسای سرخ آباد سوادکوه با پلان مستطیل شکل در سمت شرقی جاده سوادکوه، در ۹۰ کیلومتری جنوب قائم شهر، در محل سرخ آباد قرار دارد.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه کلیسای سرخ آباد که از آجر و گچ ساخته شده و پایین بنا نیز کاهگل و دارای پوشش حلب گالوانیزه در سقف است، تصریح کرد: کف این بنا سیمانی و دیوارهایش نیز به وسیله سیمان سفید پوشیده شد.
باوند اشاره کرد: کلیسای سرخ آباد سوادکوه زمانی تخریب شد اما با تلاش اهالی محل از خطر نابودی نجات یافت و در حال حاضر نیز در شرف ویرانی است.
سال‌ها پیش کلیسای سرخ آباد سوادکوه، جایگاه آخور حیوانات شد تا اینکه در تاریخ هفتم مرداد ۸۲ به ثبت ملی رسید و با حمایت میراث فرهنگی مرمت شد. متاسفانه تابلو راهنمای کلیسا برداشته شد و کلید در ورودی آن نیز در دسترس نیست.

۱۳۹۴ دی ۱۴, دوشنبه

بركات روحانی Spiritual Blessings in Christ


افسیسان 1 :
3خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح را سپاس گوییم، زیرا او ما را در اتّحاد با مسیح از همهٔ بركات روحانی در قلمرو آسمانی بهره‌مند ساخته است. 4خدا ما را قبل از آفرینش دنیا در مسیح برگزید تا در پیشگاه او مقدّس و بی‌عیب باشیم. به سبب محبّت خود 5و بر حسب صلاحدید ارادهٔ خویش، برای ما مقدّر فرمود كه به وسیلهٔ عیسی مسیح فرزندان او شویم. 6تا خدا را برای فیض پر شكوه او كه به رایگان در پسر عزیز خود به ما بخشیده است، سپاس گوییم. 7از راه اتّحاد با مسیح و به وسیلهٔ خون اوست كه ما رهایی یافته، و گناهان ما بخشیده شد و چقدر عظیم است آن فیضی كه خدا 8به فراوانی به ما بخشیده است. 9خدا آنچه را كه منظور نظرش بود، به عمل آورد و نقشهٔ نهان خود را كه قبلاً در شخص مسیح تحقّق یافته بود، با دانش و بینش بر ما آشكار ساخته است 10كه در وقت معیّن نقشهٔ او عملی شود و كلّیهٔ كاینات یعنی همهٔ چیزهایی كه در آسمان و زمین هستند، تحت فرمان مسیح با هم جمع شوند.
11خدایی كه همه‌چیز را بر طبق اراده و نقشهٔ خود انجام می‌دهد، ما را انتخاب كرد تا از آنِ او بشویم. زیرا ما را از ازل بر طبق ارادهٔ خویش برگزیده بود. 12پس ما كه اولین افرادی بودیم كه به مسیح امیدوار شدیم، باید بزرگی خدا را بستاییم.
13شما نیز وقتی پیام حقیقت یعنی مژدهٔ نجات خود را شنیدید و به او ایمان آوردید، با او متّحد شدید و خدا با اعطای روح‌القدس، كه قبلاً وعده داده بود مهر مالكیّت خود را بر شما نهاده است. 14روح خدا ضامن آن است كه ما آنچه را او به قوم خود وعده داده است، خواهیم یافت و به ما اطمینان می‌دهد كه خدا به متعلّقان خود آزادی كامل خواهد بخشید، پس جلال و شكوه خدا را بستاییم.


Ephesians 1 : 
3Blessed be the God and Father of our Lord Jesus Christ, who hath blessed us with all spiritual blessings in heavenly places in Christ: 4according as he hath chosen us in him before the foundation of the world, that we should be holy and without blame before him in love: 5having predestinated us unto the adoption of children by Jesus Christ to himself, according to the good pleasure of his will, 6to the praise of the glory of his grace, wherein he hath made us accepted in the beloved: 7 in whom we have redemption through his blood, the forgiveness of sins, according to the riches of his grace; 8wherein he hath abounded toward us in all wisdom and prudence; 9having made known unto us the mystery of his will, according to his good pleasure which he hath purposed in himself: 10that in the dispensation of the fulness of times he might gather together in one all things in Christ, both which are in heaven, and which are on earth; even in him.
11In whom also we have obtained an inheritance, being predestinated according to the purpose of him who worketh all things after the counsel of his own will: 12that we should be to the praise of his glory, who first trusted in Christ. 13In whom ye also trusted, after that ye heard the word of truth, the gospel of your salvation: in whom also, after that ye believed, ye were sealed with that Holy Spirit of promise, 14which is the earnest of our inheritance until the redemption of the purchased possession, unto the praise of his glory.

قضاوت با شما !

تجاوز به دو جوان ايراني وكشته شدن ٤٠٠ ايراني درمنا اصلا مهم نيست چون ايراني بودن ولي يه شيخ عرب اعدام ميشه از رهبرتا سپاه ورئيس جمهور حزب الله وبسيجي....... تهديد ميكنن وسفارت اتش ميزنندآيا اينا ايراني هستند؟


حتما این تست رو از خودتان بگیرید!

1.آیا به نظر شما برده داری باید ممنوع باشه؟
A) بله
B) خیر،برده داری میتونه مجاز باشه تحت شرایطی خاص
2.آیا با ازدواج یک دختر 9 ساله با مردی 40 ساله (یا بالاتر) موافق هستید؟
A)خیر! و به نظر من این یک بیماری جنسی هست
B) بله موافقم
3.آیا به نظر شما درسته که یک مرد چند تا همسر داشته باشه؟
A)خیر!
B)بله،موافقم
4.آیا اگر کسی به خدا اعتقاد نداشته باشد،باید آن فرد را کشت؟
A)خیر!
B)بله!
5.آیا اگر کسی با اقلیت دینی در کشور شما زندگی کند،به نظر شما او باید پولی به شما پرداخت کند؟
A) خیر
B) بله
6.آیا شما هم جنس گرایی مخالف هستید؟
A)خیر
B) بله
7.آیا به نظر شما همجنس گرایان باید کشته شوند؟
A)خیر
B) بله!
8.آیا موافق حقوق برابر زن و مرد هستید؟
A)بله
B)خیر
9.آیا موافق حجاب اجباری هستید؟
A)خیر
B) بله
10.آیا زمین صاف است یا کروی؟
A)کروی
B) صاف
11.به نظر شما آیا می توان 5میلیون جفت حیوان را سوار یک کشتی چوبی کرد؟(بیش از 10 میلیون عدد حیوان)
A) خیر
B) چرا که نه!
12.آیا به نظر شما ستارگان و شهاب سنگ ها فرشتگانی هستند که از ورود اهریمن ها به زمین جلو گیری میکنند؟ (عجب سوال سختی)
A)خیر!
B) بله
13.آیا با کتک زدن همسر خود در شرایط خاص موافق هستید؟
A)خیر! به هیچ وجه
B) بله
14.اگر شما خدا بودید،به بندگان خود چه قولی در بهشت میدادید؟
A)بازگشت و دیدار دوباره ی عشقشان
B) دختران جوان زیبا و باکره برای لذت
15.آیا به نظر شما نظریه ی تکامل (داروین) صحیح است؟
A) بله
B) خیر/شک دارم
16.آیا به نظر شما نوادگان انسان ها نوعی از میمون ها هستند؟
A) بله
B) خیر
17.آیا با مجازاتی مانند سنگسار و قطع کردن اعضایی از بدن موافقید؟
A) خیر
B) بله
18.آیا از نظر شما نگه داشتن حیوانی مانند سگ به عنوان حیوان خانگی اشتباه است؟
A)خیر،مشکلی ندارد
B) بله،اشتباه است
19.آیا به نظر شما همجنس گرایی یک انتخاب است یا یک غریزه؟
A) یک غریزه است و قابل انتخاب نیست
B) یک انتخاب است و یک انسان سالم همجنس گرا نیست
20.آیا به نظر شما تا به حال اسلام پیشگویی علمی درستی را انجام داده؟
A) خیر
B) بله! از تعداد قابل قبولی با خبر هستم
پایان تست: حال تعداد دفعاتی که گزینه A را انتخاب کرده اید را بشمارید و کمی از خود با خبر شوید:
0: شما با قتل،بچه بازی،شکنجه و خرافات موافق هستید و به احتمال زیاد مدت طولانی دیگر آزاد نخواهید بود،دیر یا زود دستگیر می شوید یا کشته! همچنین ممکن هست عضوی از داعش باشید.شما یک مسلمان بی چون و چرا هستید.
1تا 4: شما یک مسلمان به شدت تعصبی هستید و تا به حال کتاب دیگری به جز قرآن را واقعا مطالعه نکردید.
5تا 10:دین به قدری مغز شما را شست و شو داده که حتی علم بدیهی را هم غلط دانسته اید و از مشکلاتی اجتماعی رنج میبرید. اگر دین به شما میگفت 2x2= 7
شما آنرا به عنوان حقیقت می پنداشتید.
11 تا 15: متاسفانه شما تا حدودی مورد شست شوی مغزی واقع شده اید و کمبود علم رنج میبرید.
16 تا 19: شما به هیچ عنوان اسلام را قبول ندارید حتی اگر خودتان باورتان نشود.شما یک مسلمان نیستید و خود نیز به اسلام بسیار شکاک هستید،منتها از مشکلات آن چشم پوشی مکنید.
20: شما به اندازه ی کافی علم و منطق دارید که اسلام را به عنوان خرافاتی بیش نمیبینید.
سوالات این تست کاملا از قرآن گرفته شده و بر پایه ی حدیث و احکام نیست.
و گزینه های B تماما مطالب داخل قرآن هستند.
مطالب علمی به کار گرفته شده نیز همه مطالب علمی بدیهی و ثابت شده اند.

۱۳۹۴ دی ۱۳, یکشنبه

داعش و رژیم ایران تهدید بزرگ علیه تمدن بشری هستند

نخست وزیر اسرائیل داعش و رژیم ایران را تهدیدی بزرگ علیه تمدن بشری دانست.



بر اساس گزارش ها، نخست وزیر اسرائیل طی سخنانی در جریان مراسم اعطای سردوشی به خلبانان جدید نیروی هوایی اسرائیل گفت: «اسرائیل در برابر هر تجاوز و تعرضی قاطعانه از خود دفاع خواهد کرد و صلاح دشمنان نیست که این توان اسرائیل را به آزمایش بگذارند».
۳۵ تن از سربازان جوان اسرائیلی روز گذشته با گذراندن دوران دشوار خلبانی نیروی هوایی، به دریافت سردوشی مفتخر شدند.
به گفته رادیو اسرائیل، بنیامین نتانیاهو طی سخنانی در این مراسم، با اشاره به خطرات امنیتی که همچنان کشور را تهدید می کند، از جمله تروریسم فلسطینی گفت: «آنانی که قصد آسیب رسانی به امنیت و سلامت اسرائیل را دارند شدیدن مجازات خواهند شد و ضربات کوبنده ای به آنان وارد خواهد آمد».
نخست وزیر گفت: «اسلام افراط گرا اکنون از دو سو تمدن بشری را مورد حمله قرار داده است که یکی گروه تروریستی داعش و دیگری حکومت اسلامی ایران است».
نخست وزیر گفت: «اکنون دنیا بیش از پیش معتقد می گردد که اسرائیل این اراده و توان را دارد که در برابر بدخواهان قاطعانه از خود دفاع کند».


بنیامین نتانیاهو با اشاره به تهدیدات داعش علیه اسرائیل نیز گفت: «این موج ویرانگر اسلام افراطی خود به خود متوقف نخواهد شد- بلکه برای متوقف ساختن آن دنیا باید قاطعانه در برابر این افراد پلید بایستند و آنان را سرکوب کند».
گفتنی است؛ گروه تروریستی داعش اخیرن اعلام کرده بود که “فلسطین را از یاد نبرده و نخواهد برد و بزودی برای نابودی اسرائیل و قتل عام مردم آن اقدام خواهد کرد”.
نخست وزیر همچنین گفت: «نیروی هوایی اسرائیل این توان شگفت را دارد که در کوتاه ترین مدت به دورترین هدف های نظامی دشمن برسد و با آتش دقیق خود آن ها را نابود کند». او گفت: «نیروی هوایی اسرائیل یک نیروی دورپرواز است و هرکس اسرائیل و امنیت آن را تهدید کند عاقبت بخیر نخواهد شد».
نتانیاهو به ارتباطات محرمانه ای نیز که بین اسرائیل و کشورهای عرب وجود دارد اشاره کرد و گفت: «تماس هایی بین اسرائیل و کشورهای میانه رو عرب جریان دارد و اکنون آن ها نیز پی می برند که می توان با قدرت و کوشش مشترک به مبارزه با ریشه های ترور پرداخت و آنگاه برای برقراری صلح به تلاش دست زد».

دروغ آشکار هاشمی رفسنجانی: هیچ مشکلی با مسیحیان ایران نداشتیم و نداریم !

دروغ آشکار رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در آستانه زاد روز عیسای مسیح و سال جدید مسیحی در دیدار با اسقف اعظم ارامنه تهران گفت : “مسلمانان باید بر اساس دستورات کتاب آسمانی خویش، با مسیحیان دوستانه زندگی کنند.”


*سخنان متناقض

 اظهارات هاشمی رفسنجانی در ارتباط با مسیحیان ایران و ارامنه در حالی است که این گفته ها به طور مشخص در تضاد با رفتار جمهوری اسلامی با اقلیتهای مذهبی به ویژه مسیحیان است ، این سخنان در حالی مطرح می شود که جمهوری اسلامی در دسامبر 2015 میان ۱۰ کشور سرکوبگر حقوق مسیحیان قرار گرفت.
در گزارش سال ۲۰۱۴ که از سوی موسسه “درهای باز”  در مورد تعقیب و آزار مسیحیان منتشر شده  جمهوری اسلامی ایران در لیست منتشره در مقام هفتم جا دارد. این بدان معناست که ایران در شمار کشورهایی قرار دارد که حکومت آن محدودیت‌های «بسیار شدیدی» در رابطه با مسیحیان بویژه نوکیشان مسیحی اعمال می‌کند.
پس از انقلاب اسلامی فشارها بر روی اقلیت‌های دینی افزایش یافته و آنها از حضور در بسیاری از مناصب و موقعیت‌های سیاسی و نظامی منع شده و برای بخش فراوانی از فعالیت‌ها و مراسم مذهبی‌شان محدودیت‌های جدی ایجاد شده است.
از اواخر دهه‌ی ۸۰ میلادی اما بر سرعت مهاجرت مسیحیان ایران بویژه  ارامنه و آشوریان از ایران به شدت افزوده شد و این موضوع سبب شد تا در عرض یکی دو دهه جمعیت این اقلیت‌ها در ایران نزدیک به ۷۰ درصد کاهش داشته باشد، گرچه که این آمار به دلیل پنهان‌ و سیاسی‌کاری‌های نظام، آنچنان که باید دقیق نیست و فقط از روی اطلاعات خود اقلیت‌ها به دست آمده است.
طی روزهای اخیر نیز یوناتن بت‌کلیا، نماینده آشوریان و کلدانیان ایران در مجلس شورای اسلامی در سخنانی جنجالی از تبعیض‌ها علیه اقلیت‌های دینی در ایران انتقاد کرده است. وی ضمن انتقاد از محدودیت‌های اقلیت‌های دینی در کشور از «تصرف غاصبانه زمین متعلق به کلیسای کاتولیک آشوری کلدانی» توسط یک هیات مذهبی در تهران خبر داد.


* در همین زمینه : بت کلیا هم بصدا در آمد!

نماینده آشوریان و کلدانیان ایران در مجلس شورای اسلامی گفت: مسئولان اجرایی از استخدام آشوریان خودداری می‌کنند و برخورد سلیقه‌ای برخی مسئولان اجرایی باعث مهاجرت آشوریان می شود که در تنگنای اقتصادی قرار دارند.
به گفته بت کلیا وی با علی یونسی، دستیار ویژه رییس جمهوری ایران در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی، نیز درباره این مشکل صحبت کرده بود اما یونسی گفته است که «کاری از دستش بر نمی‌آید».