۱۳۹۴ دی ۱۰, پنجشنبه

بهترین راه برای بشارت دادن به کسی که در یک مذهب دروغین است چیست؟

مهمترین چیزی که ما می توانیم برای کسانی انجام دهیم که درگیر یک مذهب دروغین هستند این است که برایشان دعا کنیم. ما باید دعا کنیم که خدا قلب آنها را عوض کرده چشمانشان را به حقیقت باز نماید (2 قرنتیان 4: 4). ما باید دعا کنیم که خدا به آنها نشان بدهد که به نجات بوسیلة عیسی مسیح نیاز دارند (یوحنا 3: 16). بدون قدرت خدا و ملزم شدن بوسیلة روح القدس، ما هیچوقت نمی توانیم کسی را نسبت به حقیقت متقاعد کنیم (یوحنا 16: 7-11).


ما در عین حال باید زندگی مسیحی خداپسندانه ای داشته باشیم، تا آنهایی که در مذاهب دروغین گرفتار شده اند بتوانند ببینند که خدا در زندگی خود ما چه تغییراتی ایجاد کرده است (1 پطرس 3: 1-2). ما باید برای داشتن حکمتی دعا کنیم که دیگران را با قدرت خدمت می کند (یعقوب 1: 5). علاوه بر همة اینها، ما باید در بیان انجیل شهامت داشته باشیم. ما باید خبر نجات از طریق عیسی مسیح را بیان کنیم (رومیان 10: 9-10). ما همیشه باید آماده باشیم تا از ایمانمان دفاع کنیم (1 پطرس 3: 15)، اما باید اینکار را با آرامی و احترام انجام دهیم. ما می توانیم خبر نجات را بطور صحیح اعلام کنیم، می توانیم بحث را برنده شویم، ولی بعلت عصبانیت و یا خود بهتر بینی نتیجة اصلی را نگیریم.
در نهایت، ما باید نجات کسانی را که به آنها بشارت می دهیم به خدا واگذاریم. این قدرت خدا و فیض اوست که مردم را نجات می دهد، نه سعی ما. در حالیکه خوب و حکیمانه است که برای دفاع از ایمانمان آماده باشیم و از مذاهب دروغین مطلع باشیم، اما هیچکدام از اینها باعث نجات کسانی که در تلة دروغهای مذاهب دروغین افتاده اند نمی شود. بهترین کاری که ما می توانیم انجام دهیم این است که برای آنها دعا کنیم، به آنها بشارت دهیم، و زندگی مسیحی داشته باشیم و اعتماد کنیم که روح القدس کار جذب کردن، متقاعد کردن، و تبدیل کردن آنها را انجام می دهد.

۱۳۹۴ دی ۷, دوشنبه

عوامل گرایش ایرانیان به اسلام


چنانکه مورّخین گفته اند تا ۳، ۴ قرن مردم برخی از مناطق ایران هنوز مسلمان نشده بودند. از جمله مردم فارس تا قرن چهارم زرتشتی بودند. مردم گیلان و دیلمستان نیز بر آئین قبلی خویش بودند تا اینکه پس از دو قرن توسّط شخصی به نام ناصر اطروش زیدی مسلمان شدند. البته مناطقی مثل قزوین بود، که اسلام را به سرعت پذیرفتند. با این وجود، آنها به خاطر عدم آشنایی با زبان عربی، بدون اینکه از اسلام چیزی بدانند اظهار مسلمانی می کردند. اغلب موارد نیز مناطقی بودند که با اسلام آوردن کدخدایان و صاحبان اراضی و اشراف، رعایا و دیگر مردم نیز مسلمان می شدند. تمایل اشراف و صاحبان اراضی نیز بخاطر این بود که هر کس مسلمان می شد امتیازاتی داشت. از جمله تملّک او بر اراضی و اموالش باقی می ماند، و از پرداخت جزیه معاف می شد.

این چنین بود که عدّه زیادی بخاطر حفظ اموال و اراضی خود، و عدّه زیادی بخاطر تبعیّت از عمل اشراف و بزرگانشان مسلمان شدند، در حالی که ایمان در دلهایشان رسوخ نکرده بود. عدّه ای نیز از ترس جان یا عدم توانایی پرداخت جزیه، مسلمان شدند. چرا که اگر کسی مسلمان نمی شد، یا باید جزیه پرداخت می کرد و یا باید کشته می شد. گفته شده در زمان حجّاج، از موالی به این عنوان که اسلام آنها واقعی نیست ـ و برای فرار از جزیه اسلام آورده‌اند ـ جزیه گرفته می‌شد!بنابراین، ایرانیانی که هم زمان با فتح ایران اظهار مسلمانی کردند پنج دسته بودند:
۱- عدّه ای که به سرعت اسلام را پذیرفتند امّا نسبت به معارف اسلامی ـ بخاطر ندانستن زبان عربی ـ معرفتی نداشتند. این گروه اندک بودند.
۲- عدّه ای که بخاطر تبعیّت از اشراف و بزرگان منطقه مسلمان شدند.
۳- عدّه ای که از ترس جانشان مسلمان شدند.
۴- عدّه ای که بخاطر عدم توانایی در پرداخت جزیه های سنگین مسلمان شدند.

بنابراین اکثر تازه مسلمانان ایرانی، اسلام ظاهری داشتند، و در طی چند قرن پس از فتح ایران، با معارف اسلام آشنا شدند. آنان هم که اسلام را نپذیرفتند، یا مقاومت کردند و کشته شدند و یا مانند اکثر مناطق از جمله مردم آذربایجان، بانقیا، باروسما، حیره، بهقباد اسفل، و اوسط، انبار، ساباط، رومیه، مهرود، اهواز، ایذه، شوش، جندی شاپور، رامهرمز، اصفهان و ... با پرداخت جزیه به آئین پیشین خود باقی‌ماندند.
وام گرفته شده از كانال ايران قديم

۱۳۹۴ دی ۶, یکشنبه

psalms 145 مزمور 145




حکم بازداشت میثم حجتی نوکیش مسیحی در اصفهان توسط جمهوری اسلامی


چهار مامور لباس شخصی اداره اطلاعات جمهوی اسلامی اصفهان، ساعت 6 عصر چهارشنبه دوم دی‌ماه ۱۳۹۴، به منزل مسکونی «میثم حجتی» مراجعه و پس از ارایه حکم تفتیش، این نوکیش مسیحی را بازداشت کردند.
خبرگزاری های حقوق بشری با اعلام این خبر نوشته: «میثم حجتی که پس از بازگشت از محل کار در حال استراحت بود، مورد حمله لباس شخصی‌ها قرار گرفته و در برابر دیدگان پدر و مادر میثم، اقدام به ضرب و جرح وی نمودند.»
در ادامه این خبر آمده: «مامورین اطلاعات کلیه کتب و وسایل شخصی میثم حجتی را توقیف نموده و حتی موبایل پدر و مادر میثم و درخت کریسمس میثم را نیز به همراه خود بردند. سپس خانواده میثم حجتی را تهدید کرده تا خبر دستگیری وی را به اطلاع کسی نرسانند.»
همچنین این خبرگزاری درباره رفتار ماموران در زمان بازداشت میثم حجتی افزوده است: «مامورین اجازه پوشیدن لباس گرم را به میثم حجتی نداند. با توجه به سرمای دی ماه در اصفهان، این عمل نشانه عمق تنفر و نفرت مامورین اطلاعاتی از نوکیشان مسیحی است. افزایش بازداشت مسیحیان و یورش به کلیساها در ایام عید میلاد (کریستمس) و سال نو میلادی به امری قابل پیش‌بینی بدل گشته است. مسیحیانی که تنها به جرم پرستش خداوند خویش، دستگیر و زندانی می‌شوند.»

نامه زندانیان سیاسی خطاب به وزیر آموزش عالی


پنج تن از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج در نامه‌ای به محمد فرهادی وزیر آموزش عالی با اشاره به وجود مسئله فروش مدارک تحصیلی و جعلی در زندان و خارج از زندان و عدم رسیدگی مسئولین به این موضوع خواستار پس گرفتن و ابطال مدارک تحصیلی خود شدند.
متن کامل نامه به شرح زیر می‌باشد:
به وزیر محترم آموزش عالی جناب آقای دکتر محمد فرهادی
اگر چه طرح مدرک گرایی در جامعه ما مشکل نوظهوری نیست، ولی این موضوع باعث بروز تخلفات بسیاری در امر داشتن یک مدرک دانشگاهی شده است. مسائلی هم چون خرید و فروش سوالات کنکور سراسری، فروش پایان نامه‌ها و یا خرید مدرک از برخی دانشگاه‌های مکاتبه‌ای خارجی و امثالهم روش‌های مدونی هستند که در کنار شیوه قدیمی جعل مدرک همواره چون نقاط تاریکی در امر آموزش عالی انگشت اتهام را به سمت هر آن کس که به خون جگر مدرک واقعا معتبری هم دارد متوجه کرده است.
می‌دانید که دامنه این افتضاحات در سطوح بالای اداری کشور رسوخ کرده تا جایی که برخی افراد که در هیئت دولت کرسی‌های همکاری شما را هم داشته‌اند آلوده آن بوده‌اند. احتمالا اگر کسی در کنار دست شما در هیئت دولت بنشیند و به ظاهر همان برچسب و عنوان شما را داشته باشد و شما بدانید که ایشان همچون شما زحمت، مرارت و تحمل تمام سختی‌های تحصیلی شما را طی نکرده است و مدرک غیر معتبر دارد حال شما خراب می‌شود به هر حال دیده‌ایم که وزارتخانه مطبوع شما مدرک بسیاری از دانشگاه‌های خارجی را هم معتبر نمی‌داند چه برسد به مدرک جعلی.
آقای فرهادی اگر چه نجابت ما ایرانی‌ها مانع حرف زدن پشت سر اموات می‌شود اما به یاد دارید افتضاح مدرک مرحوم کردان را و امثال ایشان را؟؟ البته ما همچون شما موفق به تعالی گرفتن و توفیق اجتماعی و سیاسی پس از انقلاب نشده‌ایم تا در هیأت دولت تکیه بر کرسی وزارت بدهیم و اکنون بیش از ۵ سال است که بر اثر همان اتفاقات اجتماعی و سیاسی به عنوان عده‌ای زندانی سیاسی در زندان هستیم ولی شگفت این که در زندان هم کسانی با مدارک دوپینگی وجود دارند که حال ما را خراب می کنند. اگر شما از فاجعه اعطای مدارک دانشگاه در زندان‌ها خبر دارید و حرفی نمی‌زنید که هیچ؛ اما اگر خبر ندارید به اطلاع می‌رسانیم متاسفانه در زندان رجایی شهر کرج با وقاحت تمام صحت و سلامت دانشگاه را به افتضاح و ابتذال کشانده‌اند.
در این به اصطلاح مراکز دانشگاهی که مدارکشان هم از نظر وزارت علوم کاملا معتبر است معمولا از کسانی با عنوان استاد استفاده می‌کنند که چیزی برای ارائه به دانشجو ندارند و زندانی دانشجو هم هفتاد، نود درصد اوقات هدفی به جز تحصیل برای مدرک دانشگاهی ندارد چون از زد و بند و جابه جایی مواد در زندان اطلاع ندارید توضیح بیشتری نمی‌توانیم بدهیم و اندک افراد باقی مانده که استعداد کسب مدرک دانشگاهی دارند مطلقا چیزی به نام آموزش برایشان وجود ندارد و دانشجویان دلیلی برای حضور در کلاس نمی‌بینند و در آخر ترم هم اساتید محترم بلا استثناء در جلسات، جواب سوالات را در همان زمان آزمون روی تخته وایت برد می‌نویسند که دانشجویان عزیز هم حتی زحمت تقلب نویسی را به خود راه ندهند که مبادا سطح نمرات پایین بیاید و نتیجه این آموزش دانشگاه هم این است که شخص رئیس سازمان زندان‌ها فخر و مباهات می‌کند که تعدادی زندانی را به تحصیلات عالیه مزین کرده است و رئیس زندان رجایی شهر هم بودجه مناسب به دست می‌آورد و حداقل آن را خرج دانشگاهش کرده و الباقی آن را هم هزینه امور جاری می‌کند. زندانی هم راضی است چرا که در این وضعیت مدرک پرستی جامعه وقتی آزاد شود سرش بی‌کلاه نخواهد ماند و تنها چیزی که مجعول می‌ماند قسمت دانشجو و یا دانش آموختگی است.
راستش می‌دانیم بسیاری از معضلات ناشی از گرایش مدرک گرایی تقصیر جنابعالی است اما دو چیز ما را ترغیب به نوشتن این نامه به شما کرد اول اینکه رئیس قوه قضاییه اخیرا فرمودند که شیب رشد علمی کشور کند شده است و دستور بالا کشیدن رشد علمی کشور را داده‌اند، اما ما که در زندان هستیم می‌دانیم که نتیجه چه خواهد شد. حال رئیس قوه قضاییه که وظیفه‌اش بالا کشیدن سطح علمی دانشگاه شریف و شهید بهشتی تهران که نیست قطعا می‌خواهد دوباره در دانشگاه‌های زندان این امر خطیر را محقق کند. دوم اینکه در زندان هم همبندیانی داریم با مدارک کاردانی و کارشناسی در رشته‌های مختلف ولی وقتی به جامعه اداری بیانیه می‌نویسند سوای غلط انشایی و املایی طوری می‌نویسند که شبیه دانش آموزان پنجم ابتدایی است حال جالب این است که این جماعت در زندان مثل همان جماعت در جامعه با پرویی از مدرک جعلی و دوپینگیشان دفاع می‌کنند و اصطلاحا از رو هم نمی‌روند به هر حال شاید هم حق دارند چون مدرکشان مهر وزارت علوم را دارد و از نظر شما هم معتبر بنابراین از محضر شما خواسته‌ای داریم که شاید بتوانید این حداقل را برای ما انجام دهید. جناب آقای دکتر فرهادی لااقل محبت کنید و تنها ارتباط ما را با وزارت خانه تحت امر که عامل چنین افتضاحی است قطع کنید و مدارک تحصیلی ما را هر چند با سختی و هزار مشقت به دست آوردیم پس گرفته و ابطال کنید.
زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر
۱- علیرضا فراهانی
۲- ایرج حاتمی
۳- فرید آزموده
۴- بهزاد ترحمی
۵- محمد رضا عالی پیام
نوشین ارشادی

تعدادی از نوکیشان مسیحی در شیراز بازداشت شدند


منابع محلی از بازداشت دست‌کم ده تن از نوکیشان مسیحی در جریان مراسمی در یک کلیسای خانگی در شیراز خبر داده اند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز جمعه چهارم دی ماه ۱۳۹۴، گروهی از نوکیشان مسیحی به مناسبت مراسم “کریسمس” (زادروز عیسی مسیح) و همچنین در آستانه سال نوی میلادی گردهم آمده بودند، که با هجوم ناگهانی ماموران لباس شخصی، بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شدند.
بنا بر این گزارش، محسن جوادی، الهه ایزدی، محمد گلشنی کیا، رضا محمدی، محمود صالحی، موسی ساری پور، علیرضا علی قنبری، محمدرضا سلطانیان، “برادر خلیل” و یک تن دیگر (با هویت نامعلوم)، بازداشت شده اند.
ماموران امنیتی مسلح به بیسیم و سلاح کمری بوده ونحوه برخورد و بازداشت این شهروندان، “اهانت آمیز” توصیف شده است. وسایل شخصی بازداشت‌شدگان و همچنین ادوات دریافت ماهواره آن محل نیز ضمن تخریب، ضبط شده است.

ﺍﺳﻼﻡ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﻭ ﺍﻣﺎ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﮐﯿﺴﺖ؟!

ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ
ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺍﺳﻼﻡ ﭼﯿﺰﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧﻤﯽ
ﺩﺍﻧﺪ ! ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺑﺤﺎﻝ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻩ !
ﺍﮔﺮ ﭘﺮﺳﺸﯽ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ ﺩﯾﻨﺶ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﻓﺎﻗﺪ ﺳﻮﺍﺩ ﺩﺭ ﺩﯾﻦ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻠﻤﺎﯼ
ﺩﯾﻨﯽ ﺍﺭﺟﺎﻉ ﻣﯿﺪﻫﺪ !
ﺍﮔﺮ ﺯﯾﺎﺩ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﻨﯿﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﮐﺎﻓﺮ ﻣﯽ ﻧﺎﻣﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ
ﻣﺤﮑﻮﻣﺶ ﮐﻨﯿﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﺮﺗﺪ ﻣﯽ ﻧﺎﻣﺪ !
ﺍﮔﺮ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﺑﻪ ﺑﯽ ﺳﻮﺍﺩﯼ
ﻣﺘﻬﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﺪ !
ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﺋﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﻣﺤﻤﺪ 20 ﺯﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﺣﺘﻤﺎ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺑﻮﺩﻩ !
ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﺋﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ
ﺑﻪ ﺩﯾﻦ ﺗﻮ ﻧﯿﺎﻣﺪ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎﯼ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﺟﻬﺖ
ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﻗﻄﻊ ﮐﻦ (ﻣﺎﺋﺪﻩ . ﺁﯾﻪ 33) ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ
ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﻟﻠﻪ ﭼﯿﺰﻩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﻮﺩﻩ!
ﺍﮔﺮ ﺑﮕﻮﺋﯿﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ
ﮐﺎﻓﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺟﺎ ﯾﺎﻓﺘﯿﺪ ﺑﮑﺸﯿﺪ ( ﻗﺮﺁﻥ . ﺳﻮﺭﻩ
ﺗﻮﺑﻪ . ﺁﯾﻪ 5 ) ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﺣﺮﻑ ﺣﺮﻑ ﺍﻟﻠﻪ
ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ
ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽ ﮔﺰﺍﺭﺩ!
ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﺑﻬﺸﺖ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯼ
ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﺷﻤﺎ ﻣﺠﺎﺯﯾﺪ 4 ﻭ ﯾﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﭼﻨﺪ
ﻫﻤﺴﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ! ( ﻗﺮﺁﻥ . ﺳﻮﺭﻩ ﻧﺴﺎﺀ . ﺁﯾﻪ
3) ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺎﻓﺮﺍﻥ ( ﺩﮔﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﺎﻥ) ﺑﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ
ﮐﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺣﻖ ﻭ ﺣﻘﻮﻗﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ
ﺍﺳﺎﺭﺕ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ، ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﮐﺎﻓﺮﺍﻥ ، ﺣﻖ ﻣﺴﻠﻢ
ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ( ﻧﺴﺎﺀ ﺍﯾﻪ 24 ) ! ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺍﮔﺮ
ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﻼﻡ
ﮔﺮﺍ ﻣﺜﻞ ﺩﺍﻋﺶ ، ﺑﻮﮐﻮﺣﺮﺍﻡ ﻭ ﺍﻟﻘﺎﻋﺪﻩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺍﺟﺮﺍ
ﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﮕﻮﯾﯽ
ﭘﺲ ﺍﺳﻼﻡ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﭼﯿﺴﺖ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺍﺳﻼﻡ ﻭﺍﻗﻌﯽ
ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺍﺟﺮﺍ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ!


پس اسلام واقعی که ۱۴۰۰ سال نتوانسته اجرا شود,حتی توسط محمد و علی و عمر و...
هیچگاه قابلیت اجرا نداشته و وجود نخواهد داشت